مهارتهای حیاتی در سالهای پیش رو (قسمت دوم)

همراهان همیشگی استاد سلام!

یادتونه در مطلب قبل یک لیست ده گانه مهارت های مهم از مجله فوربز که تا چند سال آینده خیلی به دردتون می خوره، معرفی کردیم و 5 موردش رو جامع توضیح دادیم؟ امروز قراره پنج مهارت شگفت انگیز دیگه رو از اون لیست بررسی کنیم. مهارت هایی که اگر در خودتون تقویت کنید در واقع یک سرمایه گذاری پر سود را شروع کردید و نگرانیتون بابت موقعیت های شغلی آینده کمتر میشه:

هوش هیجانی خود را تقویت کنید

هوش هیجانی یعنی چه؟

دقت کردید که بعضی از افراد چقدر سریع و راحت با دیگران ارتباط می گیرند؟ چرا بعضی ها می تونند خودشون را کنترل کنند اما بعضی دیگه زود از کوره در می روند یا خیلی زود اعتماد می کنند؟

اینها مواردی هستند که به هوش هیجانی مربوطند. هوش هیجانی در کلام ساده یعنی اینکه بتونیم متناسب با حال و حوصله اطرافیان با آنها رفتار کنیم، یعنی بتونیم احساسات فرد مقابل خود را درک کنیم و متناسب با اون جواب بدیم. بنابراین نوعی مهارت در کنترل احساست درونی است.

بد نیست به جمله ای از ارسطو اشاره کنیم: "عصبانی شدن آسان است؛ همه می توانند عصبانی شوند اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب آسان نیست." و این مهارت هوش هیجانیه.

نکته دیگه ای که ذکر کردنش خالی از لطف نیست، تفاوت بین خشم و عصبانیته. خشم اون احساس درونی ماست که وقتی با یک موقعیت آزاردهنده روبرو می شیم در ما به وجود میاد و میشه گفت به وجود اومدن این احساس دست ما نیست. اما عصبانیت شکل بیرونی خشمه. یعنی عصبانیت اون رفتاریه که تحت کنترل خود ماست. بنابراین ممکنه یک نفر خشمگین بشه اما هیچ رفتاری مبنی بر عصبانیت از خودش نشون نده در حالیکه یک نفر دیگه هم به همون میزان خشمگین میشه اما شروع میکنه به داد و بیداد کردن و شاخ و شونه کشیدن!

به درستی قضاوت و تصمیم گیری کنید

این مهارت خیلی مهارت تعیین کننده و مهمیه. چرا؟

چون زمان ما محدوده. ما هیچ وقت اونقدر زمان نداریم که بتونیم برای انتخاب هامون در زندگی به بررسی همه راه ها بپردازیم. پس مهمه که بتونیم از بین حجم عظیم داده ها و اطلاعاتی که شبانه روز به سمت ما سرازیر میشه فقط آنهایی را که برای تصمیمات ما مهم هستند انتخاب کنیم.

فرض کنید به شما گفته شده باید در عرض یک ساعت مطلبی را در ارتباط با موضوعی آماده کنید و برای انجام این کار سراغ اینترنت میرید. به محض اینکه سرچ کردن را شروع می کنید با مطالب متعددی مواجه می شید. با توجه به محدودیت زمانتون باید تصمیم بگیرید که کدوم یکی برای کار شما می تونه مفید باشه و انتخاب کنید.

قضاوت درباره اینکه کدام یک از این داده ها به ما و تصمیماتمون مربوط هستند و کدام یک اهمیت کمتری دارند، مربوط به این مهارت هستند و در دنیایی که حجم اطلاعات داره روز به روز با سرعتی باورنکردنی بیشتر میشه تقویت این مهارت اهمیت زیادی داره.

انعطاف پذیری شناختی داشته باشید

تک بُعدی نباشید!

انعطاف پذیری شناختی یعنی اینکه بتونید به روش های مختلف فکر کنید.

خودتون را مقید کنید که گاهی از روش های متفاوت برای انجام کارها استفاده کنید. جمله معروفی در این باره وجود داره که میگه: "اگه از همون راهی بری که همیشه می رفتی، به همون نتیجه ای می رسی که همیشه می رسیدی."

پس اگر می خواهید به نتایج متفاوت برسید، راه های جدید را امتحان کنید. اگر اهل هنر هستید و با دنیای علم غریبه اید خودتون را مقید کنید که گاهی مقالات و مطالب علمی را مطالعه کنید. اگر فکر می کنید آدم خلاق یا هنرمندی نیستید، نواختن یک ساز موسیقی یا شرکت در یک کلاس نقاشی را امتحان کنید.

ذهن شما توانایی های عجیبی داره. کافیه کمی متفاوت رفتار کنید و نتیجه ای که به دست میارید شگفت انگیز خواهد بود!

مسلط به فنون مذاکره باشید

می دونیم که در دنیای امروز خیلی از کارها به وسیله ربات ها و ماشین ها انجام میشه. بنابراین مهارت انجام فعالیت های فکری اهمیت بیشتری نسبت به کارهای یدی و فنی پیدا کرده. در خیلی از صنایع و کارخانه ها ماشین ها جای انسان ها را گرفته اند. اما یک ربات هر چقدر هم که پیشرفته باشه باز هم مثل مغز یک انسان توانایی تجزیه و تحلیل، بررسی و تصمیم گیری دقیق متناسب با شرایط غیرقابل پیش بینی امروز را نداره. مهارت مذاکره کردن و برقراری روابط اجتماعی مهارتیه که روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کنه.

جهت دهی صحیح به خدمات

باید بتونید خدمات خودتون را به سمتی که مورد نظر و دلخواه مشتری است ببرید. برای این کار اول از همه باید خودتون را در جایگاه مخاطب تصور کنید. مثلاً اگر شما به عنوان یک استاد قصد انجام تدریس خصوصی دارید برای بازدهی بیشتر کلاستون اول از همه خودتون را به جای شاگرد تصور کنید. در نظر بگیرید که یک دانش آموز از معلم خصوصی خود چه انتظاراتی داره، توقع داره مطالب با چه کیفیتی تدریس بشه و سطح یادگیریش نسبت به یک کلاس معمولی چقدر تغییر کنه.

با این کار شما روز به روز به علایق مشتریان و مخاطبان خودتون آگاه تر می شید و سعی می کنید محصولات و خدمات خودتون را به سمتی که مورد علاقه آنهاست پیش ببرید.