نا نوشته ای از ناگفته استاد شهرام ناظری و پسرش
زیر آسمان کم ستاره ، کمی گرم بعد از تاخیری به دلیل ترافیک ورودی برج میلاد در انتظار استاد آواز، شهرام ناطری همه در سکوت نشستند و آرام روی صندلیهایی که از شیراز آمده بودند، صندلی های سختی برای 2-3 ساعت نشستن !
با ورود استاد و کمی گپ و گفت ایشان صدای استاد آواز پخته ای زمین و آسمان کنار برج میلاد را به گوش فراخواند و همه به شنیدن گوش پهن کردند، صداهایی در کنار هم تلفیق می شدند که تا امروز کنار هم و پیچیده در هم شنیده نشده بود، بافته نشده بودو در این بافیده حتی خود استاد از تمرکز و شنوایی تمام قد حضار تعجب می نمود.
پدر و پسر در هنر آنچنان کنار هم خو میگیرند که دلت پدر و پسری همچنان می خواهد و این در هنرمندان ما کم نیست، در ریاضیدانان پدر و پسر ریاضیدان نداریم و تعجب از این عشق زیبای میان والد هنردوست و پسر عاشق هنر، در گوش جان ها، حس می شد .صدای پسر هنوز کار دارد تا امضا دار شود هنوز استاد آواز می خواهد، هنوز تدریس خصوصی پدر می خواهد، هنوز نیاز به معلم خصوصی بودن همان پدر دارد هنوز باید پخته شود، اما احترام زیبای پسر به پدر حس می شود اینجا در کنار موسیقی تلفیقی عجیبی از صداهایی از سازهای جدید دیواری ستبر می بینی که پدر تکیه داده، خلاقیت موسیقایی فرزند و از آن سمت حرمتی از جنس تجربه که پسر را به پدر می آویزد
خلاصه اینکه کنسرتی شنیدنیست و خوبست کنار هر مشغولیت و تلاشی که داریم ساعاتی گوش خود را در این سکوت آخر شب میلاد نوازش دهیم با صدای دو دوست، این پیشنهاد جنسش برای تجربه است که از کار و تدریس و آموزش شبی تا نیمه شبی به کناری بکشیم و روح نواز کنیم شرایطمان را حتی اگر تدریس خصوصی می کنید، حتی اگر تدریس خصوصی حسابان یا تدریس خصوصی فیزیک می کنید، حتی اگر تدریس خصوصی فتوشاپ می کنید یا تدریس خصوصی ریاضی ششم، یا تدریس خصوصی ریاضی هفتم، یا تدریس خصوصی ریاضی هشتم، یا تدریس خصوصی معادلات دیفرانسیل
باید گاهی از این علوم سخت برای آرامش ذهن به موسیقی پناه برد، موسیقی از جنس درست برای شکل دهی خوب لایه های مغز