روش های خودکشی و مسیرهای پیش رو
خودکشی
توی زندگی لحظههای خاطرهانگیزی وجود دارد که وقتی یادمان میآید حس رضایت و خوشحالی وجودمان را لبریز میکند و یا حداقل لبخندی روی صورتمان نقش میبندد. اما همه زندگی لبخند و موفقیت نیست، لحظههایی هم هستند که اینقدر تلخ و غم انگیزند که حتی دوست نداریم به یادشان بیاوریم و دوباره تکرار شوند. این لحظههای تلخ و شیرین همیشه در زندگی آدمها تکرار میشود، مثل الاکلنگ زندگی با این لحظههای شیرین و مثبت و لحظههای تلخ و غم انگیز بالا و پایین میرود. چهکسی میتواند کمک کند که از مشکلات بگذریم و زندگی را ادامه دهیم؟ شاید یاد یکی از دوستانمان بیوفتیم که درسش خوب است و یا فوتبال خوب بازی میکند، یا یکی از اهالی محل که مورد اعتماد و امین ساکنین محله است، یا شاید یکی از اعضای خانواده!تعجب نکنید اگر بگویم که این جوابها کامل نیست و شاید غلط است! اولین نفری که میتواند به ما کمک کند تا از مشکلات بگذریم "خودمان "هستیم.
در واقع مشکلات سه گروهاند:
- مشکلاتی که خودمان با مهارت و تجربهایی که داریم میتوانیم بدون اینکه به خودمان یا کسی صدمه بزنیم برطرفش کنیم:
مثل خیلی چیزها، مثل عبور کردن از خط عابر پیاده با دقت به عبور و مرور خودروها و یا استفاده از پل هوایی خیابان یا مثل اینکه تکالیف مدرسه مان را خودمان انجام دهیم، یا سعی کنیم لباسهایمان را سالم و تمیز نگه داریم.
- یک سری از مشکلات هم هستند که برای حل کردنشان بهتر است از یک فرد آگاه و با تجربه راهنمایی بگیریم:
مثل وقتی بخشی از درس کلاس مان را متوجه نشدیم از خود معلم یا کسی که میتواند کمکمان کند مثل معلم خصوصی بخواهیم برایمان دوباره درس را توضیح دهد، یا مثلا توی این روزهایی که مدارس بهصورت مجازی در
کلاس آنلاین برگزار میشود و اگر گوشی موبایل یا لپ تاپ نداریم از اعضای خانواده یا فامیل بخواهیم برای مدتی از گوشی یا لپ تاپش استفاده کنیم یا از یکی از دوستانمان که گوشی یا لپتاپ دارد بخواهیم که با هم درس بخوانیم و استفاده از تلویزیون و شبکههای آموزشی آن، یا توی فصل تعطیلی مدارس یاد گرفتن یک حرفه جدید که هم حقوقش کمک مالی باشد همه یک تجربه جدیدی را یاد میگیریم
در این حوزه دورههای آنلاین استاد سلام را ببینید وکسب مهارت کنید
- اما یک سری از مشکلات هستند که باید به مرور زمان حل شود:
مثلاً بیماری سخت یکی از اعضای خانواده که باید منتظر بمانیم تا داروها روی بیماریاش اثر کند و خوب شود. بعضی وقتها مشکلها را باید با صبر کردن، حل کرد. مثلا ممکن است کودک پنج سالهای نتواند برای خودش غذا بپزد ولی یک نوجوان پانزده ساله میدانم که میتواند آشپز خوبی باشد. یک فرمول طلایی وجود دارد که اگر مشکلی هست، راه حل آن هم وجود دارد.
مطمئناً زندگی مرفهترین افراد جامعه هم بدون فراز و نشیب نیست و همه انسانها در مراحل مختلف زندگی شان به روزهای سخت و پر استرس برخورد نمودهاند، اما تبحّر در گذر کردن از مراحل سخت و پر مشقت نیازمند یادگیری است. آیا درختان را در هنگام طوفان دیدهاید که به خود میپیچند و خم میشوند؟ و یا وقتی برف به روی شاخههایشان سنگینی میکند تا بدانجا که شاخههایشان در مقابل زمین سر تعظیم فرود میآورند؟ اما به ندرت میشکنند و به محض فروکش کردن طوفان و آب شدن برفها به تدریج استوارتر از گذشته قدعلم میکنند
احتمالاً تا بهحال این سوال به ذهنتان رسیده که چرا برخی افراد در برخورد با عوامل استرس زا انعطاف پذیری خاصی دارند و خم به ابرو نمیآورند ولی بعضی دیگر برای مقابله با چنین عواملی مشکل دارند؟! تابآوری به عنوان اطمینان فرد به تواناییهایش برای غلبه بر تنیدگی، داشتن توانایی مقابلهای، عزت نفس، ثبات عاطفی و ویژگیهای فردی که حمایت اجتماعی از طرف دیگران را افزایش میدهند، تعریف شده است.
تابآوری از جمله فاکتورهایی است که از بروز مشکلات روانی در میان جوانان و نوجوانان جلوگیری به عمل میآورد و آنان را از بروز اثرات روانی رویدادهای مشکلزا در امان نگاه میدارد. تابآوری به عنوان کاهش دهنده مصائب، مشکلات و ابزار مقاومت در برابر استرس و یکی از عوامل از بین برنده اثرات روانی منفی تعریف شده است. همچنین تابآوری میتواند سلامت روان افراد را تضمین و آن را ارتقا دهد. میزان تابآوری افراد در طول زمان تغییر میکند و وجود عوامل حمایتی در محیط فرد منجر به افزایش تابآوری در افراد میگردد.حتما این جملهها را شنیدهایم که : "روی پیشانی ما نوشته بدبخت"، "چون پدر و مادر پولدار نداریم محکوم به فنا هستیم"، "پول حلال مشکلاته"...
شاید قدری هضم این جملهای که میگویم سخت باشد اما همه این جملهها از کسانی شنیده میشود که میخواهند فقیر و بدبخت بماند نه کسانی که میخواهند بهتر زندگی کنند و از زندگی لذت ببرند. وقتی به زندگی برخی افراد موفق نگاه میکنیم، میبینیم عموما با شرایط سخت با حداقل امکانات شروع به آغاز کسب و کار و یا تحصیل علم نمودهاند. متوجه میشویم که آنان نمیخواستند بقیه عمرشان را در ناامیدی و شکست بگذراند و با توکل بر خدا و یاری جستن از ذات الهی و کسب راهنمایی و تجربه از افراد موفق و موثق و تلاش شبانه روزی خود شرایطی را به دست آوردهاند که با مرور زمان به مرتبه و جایگاهی که میخواستند رسیدهاند یا حداقل نزدیک شدهاند.
داستان تابآوری هم از همینجا شروع میشود. تابآوری یادگرفتنیست، باید آهن باشیم که خم میشود نه شیشه که بشکند. کودک وقتی در خانوادهای پرورش پیدا کند که مهارت تابآوری و حل مسئله را بیاموزند این قدرت را پیدا میکند تا در جامعه پر از تنش و استرس، مسائل را تجزیه و تحلیل و راهکار مورد نظر را بیافریند. تابآوری در مورد کسانی به کار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار هراس نمیشوند. روانشناسان در مفهوم تابآوری دو وجه را مهم میداند اول اینکه فرد یک حادثه یا رویداد آسیبزا و فشار و سختی را تجربه میکنند و دوم اینکه در برابر این حوادث انعطاف پذیر است و برای بازگشت به عملکرد و کارکردهای معمول خود دست به جبران میزند.
تابآوری در هر سن و در هر سطحی رخ میدهد و سازهای شناختی و قابل آموزش است و پدیدهای لزوماً ذاتی تلقی نمیگردد بلکه به واسطه یادگیری و تجربه حاصل میشود. اگر فکر میکنید تابآوری کمی دارید از طریق آموزش و تمرین میتوانید آن را تقویت کرده و مهارتهای خود را برای تابآور شدن پرورش دهید.
عوامل موثر در خودکشی
- خانوادههای آسیبرسان:
همیشه همه خانوادهها دارای ویژگیهای استاندارد نیستند و همه خانوادهها هم دارای آرامش و بدون چالش نیستند. وقتی خانواده دچار تنش خشونت رفتاری بین اعضای آن و دستخوش تنشهای روانی و بیولوژیکی باشد اختلالات روانی از جمله افسردگی اضطراب استرس و یا اختلالات روان تنی ظاهر میشود.
- ارتباطات خانوادگی ضعیف
- اختلاف با همسر و والدین و ارتباط ضعیف نوجوانان با والدین
- سبک فرزندپروری طرد کننده و مستبدانه
- فقدان تقویت و تشویق از سوی والدین
از جمله عوامل اثرگذار در شکلگیری افکار و اقدام به خودکشی هستند. در واقع افراد زمانی به خودکشی فکر میکنند که هیچ گونه احساس تعلق و معنا در زندگی نداشته باشند و این احساس در خانوادههای متزلزل بیشتر به افراد منتقل میشود. از جمله مهمترین آسیبهایی که خانواده را به خطر میاندازد استفاده افراطی از رسانهها و اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی و عدم توجه به نیازها و داشتن انتظارات و توقعات بیمورد از همدیگر است.
نشانههای افکار خودکشی
خودکشی بدون علامت و نشانه نیستخودکشی به معنای خاتمه زندگی به دست خود فرد است و اگر کسی دست به خودکشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خود کشی میگویند. خودکشی یک رفتار پیچیده چند وجهی ژنتیکی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی است. عدم توجه به افکار خودکشی در افراد، ممکن است اقدام به خودکشی را به همراه داشته باشد. اغلب مردم بر این باورند که سلامتی یعنی نبود بیماری جسمی در صورتی که بسیاری از بیماریهای جسمی منشا و علت روانی دارند و بالعکس بسیاری از بیماریهای روانپزشکی منشاء جسمی دارند.
معنای این حرف این است که جسم و روان دو جزء لاینفک هستند و هر کدامشان به تنهایی حائز اهمیت و قابل توجه است. بر طبق مطالعات انجام شده خودکشی سومین علت مرگ در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال و هفتمین علت مرگ در گروه سنی ۸ تا ۱۴ سال است. خودکشی، یک شبه و بدون انجام رفتار قابل مشاهده و ملموس و بیمقدمه رخ نمیدهد. باید به این مطلب توجه کنیم که خودکشی بی علامت نبوده و حتماً فرد قبل از اقدام به خودکشی، افکار خود را با دوستان نزدیک و افراد رازدار و قابل اعتماد خود مطرح مینماید.
خودکشی و افسردگی دو نوعی اختلال روانپزشکی هستند که میتوانند درمان شوند. به همین دلیل است که تشخیص به موقع آنها و همچنین علل زمینه سازشان از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوان بر اساس آن و پس از تشخیص جامع، برنامه درمانی مناسبی را برای بیمار پیاده نمود و همچنین مداخلاتی موثر را برای پیشگیری از بروز مرگ و میر و یا به حداقل رساندن پیامدهای مرگبار به کار گرفت.
از نشانههای افکار خودکشی در کودکان میتوان به دو گروه اشاره نمود:
- رفتارهایی با منشا درونی:
برخی از رفتارهایی که به واسطه مشاهده آنها میتوان به احتمال شکلگیری رفتار خودکشی در کودکان پی برد شامل این موارد است: افت کیفیت تحصیلی، غیبت یا فرار از مدرسه، رفتارهای پرخاشگرانه، انزواطلبی و گوشهگیری، دوری از کارهای گروهی.
اما باید این را هم در نظر داشت که تمام نشانههای رفتار خودکشی اینگونه نبوده و بعضاً کودکان بسیار فعال و سرزنده و با نشاط هم به دلیل بعضی عدم وجود حس رضایت از زندگی خود، دچار افکار خودکشی میگردند. به طور کلی هر رفتاری را که به جهت تکرار و توالی آن بشود گفت "خیلی"، نوعی اختلال رفتاری است. مثلا خیلی درسخوان، خیلی مهربان و خیلی ساده لوح...
- رفتارهایی با منشا بیرونی:
خودکشی یا آزار رساندن به خود در سنین کمتر از دوره نوجوانی یعنی کودکی هم میتواند بروز نماید و رفتارهای خطرناکی مانند دویدن یا دوچرخه سواری در میان ترافیک، آتشبازی، مصرف مواد و دخانیات و سایر رفتارهای خود آزارنده در حقیقت دارند نشانههای خودکشی را بروز میدهند. در بعضی از کودکان نیز این رفتارها با جملات مربوط به خودکشی عنوان میشود. مهمترین اصل در پیشگیری از خودکشی آموزش خود مراقبتی به عموم مردم استبه طور کلی افکار خودکشی در فرد به واسطه رخداد یک حادثه ناامیدکننده و ایجاد حس عدم رضایت و از بین رفتن امنیت فرد شکل گرفته و در نتیجه منجر به افکار خودکشی و اقدام به خودکشی میگردد.
یکی از موئلفههای بحرانها، زودگذر بودن آنهاست. با مواجه شدن فرد به رخداد نا امیدکننده مثل از دست دادن عضوی از خانواده به جهت فوت، طلاق، یا حادثه و تصادف، شکلگیری یک خانواده جدید؛ مثل زندگی با فرزند یا خواهر و برادر جدید، اسباب کشی به محل جدید مثل مهاجرت ؛ خشونت خانگی و در معرض سوء رفتار روانی و جنسی یا قلدری بودن؛ و ناتوانی در تجزیه و تحلیل مسائل توسط کودک میتواند منجر به اختلالات روانی از جمله افسردگی، غمگینی و ناامیدی گردد که در پیامد آن پرخاشگری و انزواطلبی روی میدهد. اگر افکار خودکشی شما جدی و پایدار است، تماس با خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی به شما کمک خواهد کرد.
چند ماهی هم هست که روانپزشکان خوبی در بیمارستان روزبه تهران «خط تلفنی* مداخله در بحران روانپزشکی* رو با اسم «رهآوا» راهاندازی کردن که در این مدت افراد زیادی رو توانستهاند نجات دهند، در چنین شرایطی میتوانید با شماره: ۵۴۴۶۷۰۰۰ تماس بگیرید.
راهکارهای پیشگیری از خودکشی
- ایجاد نشاط در کودک و عبور از خودکشی:
در این لحظه به این سوال مطرح میشود شادی همان نشاط است؟شادی حالتی از هیجان و احساس آدمی به یک اتفاق و رویداد بیرونی مثل شنیدن یک خبر مسرتبخش، شنیدن یک لطیفه، قرار داشتن در یک مهمانی خانوادگی یا دوستانه و یا یک جشن ملی و معنوی است. به تعبیری شادی مقطعی و گذراست و بیشتر وقتها گذرا و بسته به موقعیتهایی است که ممکن است پایدار نباشد. نشاط حالتی از احساس و ادراک است که ناشی از خودباوری رضایت از خویشتن احساس کارآمدی و مفید بودن است که در درون فرد اتفاق میافتد و وابسته به موقعیتهای مقطعی و گذرا نیست. به تعبیری نشاط بسیار عمیقتر از شادی و متغیرهای فردی و درونی بیشتر در آن نقش دارند تا متغیرهای بیرونی. به یاد داشته باشیم شادی کردن معادل بی بند و باری و قانون شکنی نیست. با ترویج مظاهر صحیح شادی که با فرهنگ ملی و مذهبی ما همخوانی دارد میتواند تا حّد زیادی به افراد در معرض خطرِ آسیب کمک کند
راهکارهای تقویت بنیان خانواده و پرهیز از خودکشی
- ۱.توانمندسازی خانوادههای آسیبپذیر:
مراکز خدمات جامع سلامت که ممکن است اولین نقطه تماس خانوادههای آسیبدیده و یا آسیبپذیر جامعه باشد، میتواند نقش مهمی را در توانمندسازی افراد ایفا کند تا این گروه که از افراد جامعه که بتوانند تصمیمهای آگاهانهای برای بهبود شرایط زندگی خود گرفته و از خود در برابر آسیبهای روانی اجتماعی محافظت کنند. با یادگیری مهارتهای مقابلهای و اتخاذ یک سبک زندگی سالم سلامت، رفاه روانی و اجتماعی خود را ارتقاء و به تبع آن بنیانهای خانواده را استحکام بخشد.
- ۲.آموزش مهارتهای زندگی زناشویی به زوجین:
آموزش و افزایش مهارتهای زندگی زناشویی بهتر است قبل از ازدواج صورت گیرد. آموزش مهارتهای حل مسئله، روشهای مذاکره، مشخص کردن اهداف خود در زندگی مشترک، برنامهریزی جهت رسیدن به آنها، چگونگی ارتباط با همسر، توجه به نیازهای همسر میتواند از بروز مشکلات در آینده جلوگیری نمایند.
- ۳.آموزش مهارتهای زندگی به کودکان و نوجوانان:
کاربرد مهارتهای زندگی نقش موثری در پیشگیری از بروز اختلالات رفتاری و آسیبهای اجتماعی دارد که در این امر به نوبه خود نقش کلیدی در تقویت بنیان خانواده خواهد داشت، به ویژه وقتی آموزش آن از دوران کودکی آغاز گردد. آموزش این مهارتها از اجزای اصلی پیشگیری اولیه در خدمات سلامت روان محسوب میگردد.
مهارتهای زندگی شامل خودآگاهی، همدلی، حل مسئله، تصمیمگیری، روابط بین فردی موثر، مهارتهای مقابلهای، تفکرنقاد و تفکرخلاق است.
- ۴. ارائه خدمات مشاوره:
کمک گرفتن از یک مشاور با تجربه در زمینه مسائل خانوادگی تا حد زیادی کمک میکند تا راه حل مناسبی برای حل مشکل اتخاذ کرد. روانشناس با طرح راهکارها و آموزشهای مختلف کمک میکند تا روابط مختل بین اعضای خانواده اصلاح شود و افراد در یک فضای سالم و صمیمی و در فرصت مناسب در مورد مسئله پیش آمده با یکدیگر گفتگو کنند و بهترین راه حل انتخاب و اجرا گردد.
استاد سلام مرجع تدریس خصوصی و برگزار کننده دورهها و کلاسهای آنلاین