تاریخ انتشار: 1402/07/27
تقویت حافظه در علوم شناختی
- بهترین انتخاب من کدام است ؟
- چطوری می توانم رشته تحصیلی خوبی انتخاب کنم ؟
- چرا باید ادامه تحصیل بدهم ؟
- چطور می توانم مهارت بهتری بیاموزم ؟
- چه مهارتی باید بیاموزم ؟
و هزاران سوالی که در عین سادگی برای رسیدن به جواب آنها باید فرآیند پیچیده ای را طی نمود.
بارها در موقعیتهایی قرار گرفته ایم که باید انتخاب کنیم.
حالا چی بپوشم! مبحثی در علوم شناختی
مثلا رنگ و مدل لباس برای مهمانی یا انتخاب شام در رستوران و یا تصمیمات مهمی که به آینده و زندگی مان ارتباط مستقیم دارد مثل انتخاب دانشگاه و رشته تحصیلی و یا انتخاب استراتژی مناسب برای سودآوری شرکت و هزاران موقعیت دیگر که از سادهترین تا پیچیدهترین آنها را با آگاهی از ثمره و نتیجه احتمالی، انتخاب و برای اجرایی شدن آن تصمیم گیری و برنامهریزی نماییم.
ممکن است برای انتخاب غذای دلخواه ازفهرست غذاهای رستوران وقت زیادی نگذاریم وبا توجه به سلیقه و میل مان، غذایی را انتخاب کنیم.
یا برای انتخاب هدفی که در زندگی میخواهیم به آن برسیم و انتخاب رشته تحصیلی که میخواهیم در آن ادامه تحصیل دهیم وقت بیشتری صرف میکنیم و تحقیق و مشاوره بگیریم.
امروز قطعا برای انتخاب استراتژی شرکت مان برای دستیابی به سهم بیشتر در بازار و در نتیجه سود پایدار و مشتریان وفادار به طراحی برنامههای ارزیابی و نیازسنجی از مشتریان در بازار نیاز داریم.
اما اگر ندانیم که قرار است به کدام سوال، پاسخ دهیم و قرار است به چه سمت و جهتی حرکت کنیم؟ و قرار است به کدام هدف برسیم؟
متاسفانه باید بگویم که در حال انجام دادن کاری بیهوده هستیم.
"نکنه انتخابم اشتباه باشه؟ مسیر را اشتباه دارم طی میکنم؟ نکنه هدفم درست نیست؟ و چندین سوال دیگر که برای تمامی مراحل زندگی فردی و اجتماعی میتواند تکراری و پرسیدنی باشد؟
اما واقعا کدام هدف، مسیر، آرزو و موقعیت بهتر است؟
بخشی از جواب این سوالها در روانشناسی شناختی پاسخ داده میشود.
بارها اتفاق افتاده است که با دیدن تصویر یک غذا احساس کردهایم که گرسنه شدهایم، یا با دیدن تصویر دشتی سرسبز و گلهای با نشاط و تازه و آفتابی ملایم حس خوب طبعیت گردی و مسافرت پیدا کرده ایم.
شاید جالب باشد که بدانید نشانههای مسیری که باید طی کنید و هدفی که باید به آن برسید به همینقدر ساده و در دسترس هستند.
دوستی دارم که پزشکی با گرایش مامایی را خوانده و مدتی هم در این رشته در یکی از بیمارستانهای ایران مشغول به کار بود. پس از مدتی که از حالش جویا شدم متوجه شدم ازدواج کرده و دیگر کار نمیکند.
علت را جویا شدم و گفت :" بعد از مدتی که در بیمارستان در بخش زنان و زایمان مشغول به کار شدم متوجه شدم که نمیتوانم ادامه بدهم واز دیدن خون و... دچار ضعف و بی حالی شدید میشوم و از ادامه کار انصراف دادم."
این دوست من هرچند در دانشگاه خوبی هم درس خوانده بود ولی پس از مدتی دوباره برای ادامه تحصیل در گرایش دیگری از رشته علوم پزشکی تغییر رشته داد و الان مدیری لایقی در حوزه بهداشت و سلامت است.
امیدوارم تا به اینجا به اهمیت "انتخاب" پی برده باشیم.
قبل از اینکه هدف و مسیر را انتخاب کنیم باید بدانیم این آدمی که در پوست ما زندگی میکند چه چیزهایی را دوست دارد؟ چه چیزهای به او احساس آرامش میدهد؟ چه چیزی او را خوشحال میکند؟ و چه چیزهایی او را ناراحت میکند؟
یکی از دوستانم که زودتر از من شروع به ادامه تحصیل کرده بود و باعث شد که پس از مدتی من هم در دانشگاه ثبت نام کنم و ادامه تحصیل بدهم، را دیدم.
تعریف میکرد که در آغاز ادامه تحصیل را برای کسب امتیازات شغلی در محل کارش (سازمانی که در آن شاغل بود ) انتخاب کرده است ولی پس از مدتی متوجه شده است که به تحصیل علم و کسب دانش بسیار علاقهمند است و دوست دارد که این مسیر را ادامه دهد. الان که این مطلب را مینویسم دانشجوی دکترا است و در حال ادامه تحصیل.
برای دانستن علوم شناختی قدم ها را بررسی کنیم
از کجا باید شروع کنیم ؟ برای اینکه باید بدانیم قدم اول ما کجاست باید خودمان را بهتر بشناسیم. پس با هم همراه باشیم.
قدم اول در علوم شناختی: شناخت
برای گرفتن تصمیم درباره اینکه کدام هدف بهترین است؟ و کدام مسیر ما را به هدف نزدیک میکند؟ اول باید از خودمان بپرسیم چه چیزی میخواهیم ؟ چه چیزی به ما آرامش میدهد ؟ صلاح و سعادت ما کدام است ؟
یکی از دوستانم که در سازمانی مشغول به کار است هر روز فاصله منزل تا محل کارش را با اتوبوس طی میکند.دانشجو بود و به تازگی خداوند به او فرزندی بخشیده بود.
وقتی ازش پرسیدم که چرا ماشین نمی خری تا راحتتر رفت و آمد کنی ؟ گفت :اتفاقا چند وقت پیش ماشینی خریده ام. اما وقتی دیدم در حین رانندگی نمیتوانم درس بخوانم ترجیح دادم تا از اتوبوس استفاده کنم تا بتوانم درسهایم را هم بخوانم.
دوستم با توجه به شناختی که از وضعیت زندگی و تواناییهای خودش دارد انتخاب کرده بود که با استفاده از زمانهای کوتاهی که در طول مسیر رفت و برگشت منزل و محل کار دارد نهایت بهره را از زمان ببرد و به آرامشی که وجودش آن را میطلبید برسد.
امروز که شرکتها و موسسات تجاری با انجام تبلیغات سعی در فروش محصولات خود دارند، تلاش دارند تا از افراد بی میل، مشتریان علاقه مند بسازند.
با رصد مشتریان و بازار و انجام تکنیکهای مختلف روانشناختی، اقدام به شناخت مشتریان و نیازهای آنان میکنند و با ارائه پاسخ مناسب به آن نیاز به سودآوری و بقای خود میرسند.
اما باید در نظر داشته باشیم که نیاز من ( خود ) چیست تا به آن دست پیدا کنم؟
قبل از اینکه برای رسیدن به هدفی برنامه ریزی و تصمیم گیری کنیم، تصویری ذهنی از آنچه که باید باشیم در ذهنمان شکل میگیرد.
چیزی شبیه رویا، شبیه خواب، شبیه همان تصویر طبیعت زیبا وسبز، و در این تصویر ذهنی و انتزاعی است که اولین قدم برای رسیدن به هدف برداشته میشود؛ آیا من از این تصویر راضی هستم ؟ آیا من از خودی که در این تصویر هست خوشم میآید ؟
آیا من با آن لباس زیبا هستم؟
آیا من در آن شرکت از خودم راضی هستم؟
آیا من در آن موقعیت شغلی موفقم؟
اما چه کسی به ما جواب این سوالات را خواهد داد؟
پاسخ این سوال یک جمله بیشتر نیست "خودمان "
در اینجاست که اهمیت علوم شناختی بیشتر مشخص میشود.
علوم شناختی کدامند؟
علوم شناختی یا علم شناخت ذهن به پژوهش درباره مغز و ذهن میپردازد.
این رشته شاخه ای میان رشته ای است که از ادغام و هم افزایی رشتههای مختلفی مانند روان شناسی، فلسفه ذهن، عصب شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی تشکیل شده است.
علوم شناختی دارای زیر شاخههای اصلی متعددی است که از جمله آن میتوان به مدلسازی شناختی، روانشناسی شناختی، علوم اعصاب شناختی، زبان شناسی شناختی و فلسفه ذهن اشاره نمود.
در حوزههای کاربردی علوم شناختی نیز میتوان به : مداخله تشخیصی و درمانی، هوش مصنوعی، تقویت شناختی و بازتوانی شناختی، تشخیص، روباتها، بازیهای رایانه ای و... که دامنه وسیعی از علوم کاربردی را در بر میگیرد اشاره نمود.
برای آنکه بدانیم انسانی که در پوست ما زندگی میکند به تمایلات و خواستههایی دارد و برای بهتر زیستن باید و نبایدهایش را بهتر بشناسیم، میتوانیم از روانشناسی شناختی کمک بگیریم
روانشناسی شناختی چیست؟
علمی است که به مطالعه فرآیندهای پردازش اطلاعات در مغز از قبیل توجه، ادراک، حافظه، زبان، حل مساله، خلاقیت و استدلال میپردازد.
در واقع هرگونه اطلاعات خام دریافتی انسان از محیط، تجربه و ... توسط مغز پردازش شده و به صورت رفتار و افکار از انسان نمایش داده میشود. براین اساس نحوه کارکرد مغز انسان همیشه مورد علاقه عصب شناسان، متخصصین در این حوزه میباشد.
روانشناسی شناختی با تقسیم به بازتوانی شناختی و توانمندی شناختی بهتر شناخته میشود.
بازتوانی شناختی چیست؟
رویکرد بازتوانی شناختی به درمان مجموعه اختلالاتی میپردازد که در فرد بروز کرده است و قوه شناختی وی را تحت تاثیر قرار داده است. مثل آسیبهای مغزی و اختلالات شناختی.
مثلا کودکانی هستند که دچار اختلال رسایی شده اند. این کودکان برای خواندن یک جمله به صورت معمول، نمیتوانند کلمات را در کنار هم قرار داده و آن را بخوانند.
به طور مثال با مشاهده این جمله " من در حال خواندن یک کتاب هستم " آن را اینگونه میخوانند " هستم کتاب یک خواندن حال در من ".
با اجرای برنامههای بازیابی شناختی برای این کودکان احتمال رفع این اختلال بسیار زیاد است.
توانمندی شناختی چیست؟
در توانمندی شناختی کودکان و یا افراد دارای مهارت و تواناییهایی هستند که با اجرای برنامههای تقویتی به افزایش توان و مهارت آنان کمک میشود تا به درجه بالاتری از مطلوبیت و مهارت مورد نظر دست یابند.
نمونه اینگونه از برنامههای تقویت شناختی در کودکانی میباشد که مایل هستند در آزمونهای تیزهوشان شرکت نمایند. اینجا معلم ریاضی تیزهوشان زیاد هست که این مهارت را تقویت می کنند. هزینه تدریس خصوصی ریاضی را بررسی کنید و شاید شما هم بخواهید برای فرزندتان، این مهارت را توسعه دهید.
به طور کلی این کودکان دارای توانایی یادگیری و ارتقا مهارت هستند و با این راهکارهای تقویتی مهارت و توان یادگیری آنان افزایش مییابد تا در آزمون تیزهوشان بهتر ظاهر شوند.
توانمندی شناختی شامل تقویت حافظه، توجه، مهار رفتاری، انعطاف پذیری، برنامه ریزی و حل مساله میباشد که در ادامه به آنان اشاره میکنیم.
برای بهتر نتیجه گرفتن از راهکارهای توانمندی شناختی، میبایست به علاقه مندیهای اشخاص آگاهی پیدا نماییم.
آشنایی به حوزه علاقه مندیهای اشخاص برای انتخاب رشته تحصیلی، یادگیری مهارت، کسب و کار و ... درموثربودن برنامههای توانمندی شناختی بسیار اهمیت دارد
ذهن آگاهی چیست ؟ آیا روانشناسی شناختی همان ذهن آگاهی است؟
راههای دستیابی به ذهن آگاهی چیست؟
برای درک بهتر مفهوم ذهن آگاهی، بهتر است تعریفی از توجه ارائه دهیم
توجه چیست ؟ توجه، فرآیندی سازماندهی شده است که شخص به صورت ارادی توسط آن ؛ محرک ورودی محیطی خاصی را برای پردازش شناختی انتخاب میکند .
فرض کنیم که در محیطی مثل منزل یا محل کار یا در خودرو هستیم. هر آنچه که میبینیم، میشنویم و حس میکنیم را کاملا به صورت غیر ارادی توسط حواس ما دریافت میشود.
اما فقط " توجه " است که برای دستیابی به آن باید اراده کنیم و از آن برای پردازش آگاهانه از محیط و اطراف استفاده نماییم و انتخاب کنیم که کدام صدا، تصویر، دما، رنگ و بو را میخواهیم بیشتر ارزیابی کنیم.
ذهن آگاهی یعنی بودن در لحظه، هدفمند و قضاوت نکردن. ذهن تمایل دارد که در گذشته یا در آینده سیر کند و این موجب افسردگی شده یا موجب بالا رفتن سطح اضطراب در شخص میشود.
ذهن آگاهی کمک میکند که ذهن به زمان حال توجه کند و از بودن در آن لذت ببرد و این باعث میشود که استرس را مدیریت کنیم، تقویت حافظه و یادگیری رخ بدهد، قدرت حل مساله افزایش یابد و در نتیجه رضایتمندی از خود اتفاق بیوفتد وزندگی شادتری را تجربه میکنیم و حس بهتری از زندگی داشته باشیم.
تصوری که در جامعه غالب است شاید این باشد که ذهن آگاهی روشی برای تجربه احساسات مثبت است، احساس شادمانی، احساس مثبت بودن و کنترل کردن احساسات و داشتن احساسات مثبت. اما باید گفت که ذهن آگاهی به این مفهوم نیست.
ذهن آگاهی، روشی است برای اجازه دادن به جریان طبیعی هیجانهایمان.
اگر قرار است یک زندگی پُرمایه و موثر داشته باشیم، باید تمامی گستره احساسات را تجربه کنیم. انواع حسهای لذت بخش مثل عشق و لذت و انواع حسهای دردناک مثل ترس، غم، خشم و اضطراب.
و هدف این است که ما به تمام این هیجانات اجازه بدهیم که در ما جریان داشته باشند به جای اینکه آنان را از بین ببریم
در ذهن آگاهی ما نسبت به افکارمان آگاه میشویم، میگذاریم افکارمان بیایند و بروند.
ما با نوعی انتخاب خردمندانه به افکارمان اجازه میدهیم به اقداماتمان جهت بدهند و به افکارمان اجازه میدهیم از ما عبور کنند
این روشی برای کنترل افکار نیست یا اصلا به مفهوم مثبت فکر کردن نیست
نتیجه ذهن آگاهی میتواند آرامش درون باشد اما به این معنی نیست که ذهن آگاهی در آرامش اتفاق میافتد
شما میتوانید حتی در موقعیتهای بسیارچالش برانگیز، ذهن آگاه باشید. در عین اینکه سرشار از اضطراب، سرشار از خشم یا مملو از غمگینی هستید.
شما همچنان میتوانید ذهن آگاهانه در زمان حال باقی بنمایند، احساساتتان را بپذیرید، در اینجا و اکنون زندگی کنید، با اینکه از آرامش خیلی فاصله دارید.
برعکس باور عمومی که ریشه ذهن آگاهی را از بوداییسم میداند، تمرینات ذهن آگاهی در واقع درتمام مذاهب و سنتهای جهان بوده است.
تمرینات ذهن آگاهی در مسیحیت، یهودیت، تائوئیسم (فلسفه تائو، دینی منسوب به لائوتسه فیلسوف چینی که بر اداره مملکت بدون وجود دولت و بدون اعمال فرمها و اشکال خاص حکومت مبتنی است، که در قرن ۶ ق. م در چین با مجموعهای از معتقدات و مناسک و اعمال مذهبی پیدا شد و بعدها با مسائلی فلسفی و عرفانی نقش بست.) وهندوئیسم وجود داشته است.
اما نکته جالبتر اینکه ذهن آگاهی به خودی خود در واقع ابدا یک تمرین مذهبی نیست. مجموعه ای از مهارتهای ذهنی است
ذهن آگاهی فقط مدیتیشن (مراقبه ) نیست. بی نهایت روش مختلف برای رشد ذهن آگاهی وجود دارد که تمرینات مراقبه فقط یک زیر مجموعه کوچکی از تعداد زیادی از راههایی است که ما میتوانیم توسط آنها یاد بگیریم که چطور ذهن آگاهتر باشیم.
چه تمرینهای برای افزایش ذهن آگاهی موثر است؟
ذهن آگاهی را چگونه تقویت کنیم؟
قدم دوم در علوم شناختی: تمرین
برای افزایش مهارتها و تقویت حافظه افراد میبایست، ذهن ومیزان مهارت افراد توسط تمرینهایی افزایش یابد. لازم به ذکر است که امروزه علوم شناختی به خصوص روانشناسی شناختی معتقد است نه تنها مغز قابل تغییر است بلکه حتی با روان درمانی روی ساختار مغز و عملکرد آن میتوان تاثیر گذاشت.
دانشمندان علوم مغز اعصاب معتقدند ؛ نورو پلاستیسی یا انعطاف پذیری مغزی حتی در بزرگسالی نیز قابل مشاهده است. انعطاف پذیری وابسته به فعالیت میتواند پیامهای قابل توجهی در رشد سالم، یادگیری، حافظه و بهبودی از آسیب مغزی داشته باشد. بدین طریق فرضیه ثابت بودن iq یا بهره هوشی که موضوع ثابتی در افراد است منسوخ شده است.
تغییرات در بهره هوشی لزوما به سن و سال ربطی نداد و هرکسی از هر سنی میتواند آن تغییرات را اعمال نماید. ولی در همه سنین با شیوههای مختلف، تغییرات به سادگی و یا به سختی قابل انجام است
برای افزایش توان یادگیری و تقویت حافظه و افزایش مهارت میبایست تمرینهایی را انجام دهیم. متناسب با سن و سال فرد این تمرینها مختلف و نحوه اجرای آن نیز متفاوت است.
1.تمرینهای ذهن آگاهی:
روز اول : تمرین تنفس
کنترل تنفس و توجه به تنفس کردن در واقع توجه کردن به خود، زندگی خود و جایگاه فردی خود است. در ذهن آگاهی تنفس به عنوان متعادل کننده ایفای نقش مینماید
در جایی مینشینیم و چشمها را میبندیم( که اشیا یا اطراف موجب حواس پرتی مان نشود ) و سعی میکنیم کمر را صاف نگهداریم و برای دقایقی به دم و بازدم خود توجه میکنیم. به یکی از اعضای بدن که در تنفس نقش دارند مثل بینی یا شکم توجه میکنیم.
در حین دم به ورود هوا به بدن و اثر آن روی بینی وشکم توجه میکنیم و در حین بازدم به خروج هوا از بینی یا شکم توجه میکنیم.
روز دوم :تمرین خوردن و نوشیدن
به طور متداول بدن ما خوردن و آشامیدن را در طی روز بدون توجه کردن به آن انجام میدهد.
این فرآیند به صورت سیستمی توسط مغز با کنترل چشمها، بویایی، دستها و زبان و بلع مدیریت میشود.
در مرحله اول تمرین تنفس ( تمرین مرحله قبل ) را انجام میدهیم و سپس یک بخشی از میوه یا آب یا غذا را برداشته و در دست قرار میدهید و به آن نگاه میکنید. در اینجا مثلا یک شلیل را فرض میکنیم و انگار که بار اول است که آن را میبینید (بدون آنکه قضاوت کنید ).
رنگ، پوست، و انعکاس نور و ... روی آن را بادقت نگاه میکنیم. در این مرحله حس بینایی ما تقویت میشود.
سپس آن را در دست میگیریم و لمس کنید، ببینید که شلیل در دست شما چگونه است ؟ لیز است، به راحتی غلت میخورد و ...
سپس آن را روی زبان قرار میدهیم و مزه آن را حس میکنیم. شیرینی آن را روی کدام قسمت حس میکنیم ؟ ترشی آن را روی کجای زبان حس میکنیم ؟
و سپس آن را بخورید.
حتی این تمرین برای لیوان آب هم قابل اجراست. به دمای آب، به خنکی یا گرمی آن، به جریان آب روی زبان و داخل دهان توجه کنید و این میتواند تمرین خوبی برای تقویت خوردن و نوشیدن باشد
روز سوم : تمرین راه رفتن
میایستیم و یک مسیر را انتخاب میکنیم ( در منزل با بیرون از منزل)
روی تنفس تمرکز میکنیم(تمرین تنفس ) و از محل قرار گیری کف پاها روی زمین یا هر آنچه که هست مطلع باشید. ماسه، چمن، فرش و کف کفش و ..
سپس پای راست را چند لحظه از زمین بلند کنید و در هوا نگه دارید و شرایط آن را حس کنیم ( سنگینی پا، جریان هوا و ...) سپس به آرامی به زمین قرار دهید و پای چپ را که عقبتر است را به آرامی از زمین بردارید و به شرایط و دما و جریان هوا و غیره توجه کنید و سپس به زمین بگذارید.
قضاوت نکنید و ذهن آگاهی که یکی ازمفاهیم آن پذیرش است را بپذیرید که مثلا پای راستم درد میکنه یا مچ پای چپم تیر میکشه. در این مرحله فقط میخواهیم به آن توجه کنیم و این توجه را تقویت کنیم
روز چهارم : تمرین گوش دادن
گوش دادن به هر آنچه که به گوشمان میرسد. خیلی از صداها به گوش ما میرسد ولی به آن توجه نمیکنیم. در این تمرین ما سعی میکنیم هر آنچه که میشنویم را گوش دهیم.
اول به تنفس خود توجه میکنیم و چشمها را میبندیم و به هر صدایی که در اطراف ما وجود دارد بدون آنکه قضاوت کنیم، گوش میدهیم. در این مرحله گوش ما بواسطه توجهی که به شنیدن صداها انجام میدهد تقویت میشود.
روز پنجم : تمرین مشاهده
یکی از مهمترین تمرینهای ذهن آگاهی مشاهده است. تمرین کنیم از خودمان و افکارمان و تشویشهایمان جدا بشویم و به طرف آن چیزی که مشاهده میکنیم برویم و اجازه بدهیم که به آن وارد شویم و سپس رهایش کنیم.
مثل دیدن طبیعت، ابر، حبابهای چشمه آب، جریان باد روی درختها، مشاهده تابش نور خورشید بر روی لوازم منزل یا غیره همه گویای این حس هستند که این افکار میآیند و میروند.
روز ششم :عشق ورزیدن
یکی از مزایای ذهن آگاهی عشق ورزیدن و دوری گزیدن از کینه ورزی است و قرار است بواسطه این تمرین، عشق و محبت را جایگزین نفرت و کینه کنیم.
در این تمرین در محلی مینشینیم و به تنفس خود تمرکز میکنیم و آن را مشاهده میکنیم. سپس افکار مختلف وارد ذهن میشود و ما فقط به آنان بدون قضاوت کردن مشاهده میکنیم.
سپس درهر دم تصور میکنیم که عشق وارد بدن میشود و در هر بازدم آرامش بر بردن چیره میشود. حتی میتوانیم آن را به زبان بیاوریم و با هر دم بگوییم : "عشق " و با هر بازدم بگوییم "آرامش".
روز هفتم: تمرین مهربانی با خود
یعنی باخودمان مهربان باشیم و برای خودمان عملی را انجام دهیم. کسانی هستند که میگویند ما خودمان را دوست داریم ولی مهربانی با خود، همراه با عمل است. مثل لمس عاشقانه، و دیدن خود
در این مرحله جلوی آیینه قرار میگیریم و پس از تمرکز به تنفس و سپس شروع میکنیم به لمس بدن، لمس صورت انگار که سلولهای بدن تازه و زنده میشوند.
دراین مرحله با لمس همه اندامهای بدن به نوعی در حال تشکر کردن از آنان و عشق ورزیدن به آنان هستیم.
پس از لمس عاشقانه بدن، دستمان را روی قلب قرار میدهیم و انگار که به آن عشق وارد میکنیم و آن را عاشقانه دوست داریم و به آن علاقه داریم.
البته این تمرینها به صورت مقدماتی و بیشتر جهت آشنایی هستند ولی میتوان ازاین تمرینها به صورت رسمی و غیر رسمی بهره برد.
تمرینهای رسمی که به صورت کارگاهی و باحضور مربی و برای آموزش بیشتر است و تمرینهای غیر رسمی که در همه مواقع زندگی، محل کار، رانندگی و ... برای تقویت توجه و تمرکز انجام داد.
2. تقویت حافظه دیداری
قصه گویی :
یکی از راههای تقویت حافظه دیداری، خواندن قصه است. قصه ای را به کودک نشان میدهیم و باهم میخوانیم، سپس از کودک میخواهیم که مثلا کلماتی که دارای ع و ط بودند را پیدا کند و با آنان جمله بسازد. معلم خصوصی ابتدایی معمولا این روش را زیاد استفاده می کند.
این بازی چندین بار تکرار میشود.
3.تقویت دقت دیداری و شنیداری
بازی کلمات : در این بازی سه کلمه را روی کاغذ مینویسیم، به کودک میگوییم با نگاه کردن به این کلمات، آنان را خوب ببیند و به خاطر بسپارد و بعد بنویسد.
در این بازی، از کودک بخواهیم که کلمات را هم برعکس بنویسد. یعنی از چپ به راست
در انتها از کودک خواسته میشود که با سه تا از کل کلمات (که به او نشان داده میشود )،جمله کوتاهی بسازد.
3.تمرین سوم : استراحت مغز
یکی از تمرینهایی که برای تقویت حافظه و یادگیری همیشه مورد توجه قرار میگیرد، تمرین استراحت کردن است.
فرض کنید ورزشکاری درحال ورزش کردن در باشگاه است. عضلات بدن این ورزشکار پس از تمرین و پرورش نیاز به استراحت دارد و باید زمانی را برای بازیابی به آن اختصاص داد.
شکل فیزیکی مغز هم بسیار به عضله و ساختار ماهیچه بدن نزدیک است.
میبایست پس از هر کارکرد ذهنی و قرار گیری در موقعیتهایی که به افزایش فعالیت مغز منجرشده است به مغز زمان استراحت و بازیابی اختصاص داد.
زمان استراحت به مغز دلیل خوبی میتواند باشد که قبل از رفتن به رخت خواب لوازم الکترونیکی را از خودمان دور کنیم و یا در فاصله میان دو زمان مطالعه که ذهن کاملا به فراگیری و حفظ کردن مشغول بوده است با نوشیدن یا خوردن غذای شیرین و پر انرژی و انجام فعالیت فیزیکی کم که موجب از بین رفتن رخوت بدن میشود به بازیابی توان مغز کمک کنیم.
البته مدلهای استراحتها متنوع است و متناسب با فعالیت مغز مختلف است اما آنچه که مهم است باید پس از هر فعالیت مغزی، به مغز فرصت بدهیم که استراحت کند و خود را بازیابی نماید
ابزارهای فیزیکی روانشناختی کدامند؟
در بعضی از مواقع برای افزایش توانمندی و شناخت بهتر مغز انسان از ابزارهای فیزیکی استفاده میکنیم.
- دستگاه eeg: دستگاه eeg یا نوار مغزی عملکرد لایه قشر مغز را در برابر محرکهای ارسالی به آن بررسی مینماید.
بواسطه دریافت محرکهای ارسالی به مغز، جریان خون و گرما و فعالیت مغزی اتفاق میافتد و این جریان به صورت سیگنالی بر روی کاغذ در روی دستگاه ثبت میشود. - دستگاه mri: دستگاه mri که با ثبت دقیقتر ازگرما و جریان خود در مغز در برابر محرکهای ارسالی، به طور دقیقتر به شناسایی حجم و ساختار مغز، ضایعات سلولی و... میپردازد.
این دستگاه با ثبت کردن فعالیت مغز درحین نشان دادن تصاویر، شنیده شدن صدا یا موسیقی، پخش شدن بو و عطر در محیط و دیگر محرکها تا حدودی مشخص کننده فعالیت بخشهایی از مغز است که در برابر این محرکها از خود واکنش نشان میدهند.
با ثبت این فعالیتها در قسمتهایی از مغز میتوان به پیش بینی رفتارها و خصوصیات فردی شخص آشنایی پیدا نمود.
در صورت استفاده از درمانهای دارویی و مطلوب نبودن نتیجه مسیر درمان، میتوان از محرکهای غیر تهاجمی دیگری نیز بهره جست.
این محرکها نسبت به برطرف نمودن پاره ای از بیماریهای روانشناسی موثر است. با حفظ شرایط و دستور مستقیم پزشک معالج در شرایط خاص بیمارستانی میتواند موجب تقویت سیستمهای حافظه و یادگیری با در شرایط کاملا کنترلی باشد. از آن جمله :
- تحریک الکتریکی مغزی/tdcs tes:
- یک از روشهای تحریک غیر تهاجمی مغز، تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه (transcranial direct current stimulation) است.
در این روش با استفاده از یک جریان الکتریکی ضعیف (حداکثر تا 2 میلی آمپر ) نواحی خاصی از مغز را تحریک میکنند که این کار میتواند اثرات درمانی بر جای بگذارد.
همچنین میتواند منجر به ارائه اطلاعات بیشتر در خصوص نحوه کارکرد مغز انسان نیز بشود. از تحریک الکتریکی مغز در درمان اختلالاتی مانند افسردگی، میگرن، بازتوانی پس از سکته مغزی، ولع اعتیاد، وزوز گوش، پارکینسون، دردهای مزمن، اختلالات اضطرابی و اسکیزوفرنی استفاده شده است.
همچنین آزمایش بر روی افراد سالم نشان داده است که این روش میتواند عملکرد شناختی آنان را بسته به منطقه ای که تحریک میشود افزایش دهد از قبیل تواناییهای گفتاری، ریاضی، گستره توجه، حافظه و ...
- دستگاه tms
- تحریک مغناطیسی مغز یا (transcranial magnetic stimulation ) tms به روش غیر تهاجمی جهت تحریک مغز اطلاق میشود که با استفاده از جریان مغناطیسی ایجاد شده توسط مواد مغناطیسی و نزدیک کردن به مغز برای فعال نمودن نواحی مشخصی از آن به معنای تحریک مغناطیسی مغز فراجمجمه ای انجام میگردد.
از این دستگاه در برطرف نمودن اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی و توهمات شنواسس و علایم منفی بیماری اسکیزوفرنی که به درمان دارویی مقاوم بوده اند میتوان اشاره نمود.
- عینکهای واقعیت مجازی
- عینکهای واقعیت مجازی که با به خطا انداختن قوه بینایی و به تصویرکشیدن تصویری از واقعیت در پیش نظر بیننده، در برطرف کردن اختلالاتی نظیر فوبیا ارتفاع، حساسیت به حیوانات، حساسیت به مواد غذایی و رفتارهای مقابله ای نسبت به افراد توانسته است به برطرف شدن اختلالات کمک نماید.
استفاده از این فن آوری موجب افزایش توان مهارتی و یادگیری افراد با قرار گرفتن در موقعیتهای مشابه گردیده است.
قدم سوم در علوم شناختی: محیط مناسب آموزشی
بر طبق تحقیقات مشخص شده است که فضاهای یادگیری عاملی خنثی در فرآیندهای آموزشی و یادگیری نیستند و محیطی که در آن یادگیری صورت میگیرد حد و مرزی ندارد.
کودک در خانه، مدرسه، خیابان، پارک، کتابخانه عمومی، مسجد و هر جا که بتواند حضور یابد یاد میگیرد. اما بخشی از محیطهایی که کودک در آنها حضور مییابد عملا برای آموزش و یادگیری طراحی شده اند ؛ مدرسه و کتابخانه از آن جمله اند. نام این مکانها را فضای آموزشی گذارده اند.
برخی از آموزشها نیازمند فضای ساکت هستند و برخی دیگر آزادترند. امابه هر حال باید ویژگیهای خاص آنها معین باشد.
کمبود امکانات به میزان زیادی مانع از فعالیتهای آموزشی است، اگر یک کلاس درس نتواند آرامش لازم را برای مطالعه فراهم آورد با تهویه مناسبی نداشته باشد، یقینا فعالیت آموزشی و نیز فعالیت ذهنی و تفکر را نیز کند خواهد کرد.
- تاثیر رنگ در فضای آموزشی یا محل کار بر کیفیت یادگیری و حافظه
هر رنگی با طول موج مشخصی، نوع رفتار را در فرد شکل میدهد.
سر گروه رنگهای گرم، رنگ قرمز با بالاترین شدت طول موج رنگ، فرد را به هیجان دعوت میکند و بنفش در رنگهای سرد طرف مقابل را به سکون میخواند و حالا بهتر است در مدارس، رنگی مابین این دو گروه انتخاب شود تا دانش آموزان را درجهت رفتارهای مناسب هدایت کند.
در مقاطع ابتدایی بهتر است سقفها سفید و دیوارها به دور از شفافیت باشد. قرمز، آبی، زرد رنگهای اصلی پیشنهادی هستند که میتوانند به صورت همراه به کار روند و استفاده از رنگ آبی کم رنگ که مسیر سردی را طی مینماید در این مقطع توصیه نمیشود. ولی رنگ آبی با همراهی رنگ زرد و قرمز مناسب میباشد
در مقطع راهنمایی، رنگ نارنجی که نشانه گرمی و محبت اجتماعی است و رفع خستگی را پیوسته با خود همراه دارد، توصیه میشود و ارغوانی، آبی و سبز، رنگهای اصلی به کار رفته در این مقطع و به صورت همراه مورد پیشنهاد روانشناسان است.
البته در محیطهای آموزش دختران، ارغوانی با زرد قابل تعویض است
در مقطع آموزش متوسطه، سه رنگ زرد، سبز و بنفش توصیه شده که هرکدام، کارکردهای خاص خود را داراست
ابعاد و اندازه کلاسها باید با نیازهای آموزشی دانش آموزان در سنین و مقاطع تحصیلی مختلف متناسب باشد و دراغلب موارد نامناسب بودن مبلمان کلاسها و وسایل و تجهیزات باعث خستگی و ناراحتی آنها شده و بازده منفی آموزشی را سبب میشود.
سیدامیرمیراکبری
این مقاله به سفارش مجموعه استاد سلام تهیه و گردآوری گردیده است.
نظرات
ثبت نظر جدید
هنوز نظری ثبت نشده است.