روز اول تدریس 1401 از زبان یک معلم
مقدمه:
با وجود حضوری شدن دوباره مدارس تجربههای جدیدی برای دانشآموزان و معلمین ایجاد میشود. تجربیات و اتفاقاتی که ممکن است در طی روز یا یک سال تحصیلی رخ دهد، اما گاهی تا سی سال در ذهن دانشآموز باقی بماند.
یکی از تاثیرگذارترین تجربهی دانشآموزان، رابطه صمیمانه و حمایتکننده معلم مخصوصا در دوران دبیرستان است.
تجربه اولین روز کلاس حضوری در مدرسه:
- این روایت از روز اول مدرسه برای معلمان تازه کار از زبان یک معلم است که بعد از سالها وارد محیط جدیدی برای آموزش شده:
"روز اول تدریس را در محلهای متفاوتتر ازتجارب قبلی خود شروع کردم، از چهل دانشآموزی که در آن کلاس بودند تقریبا تمام آنها شغلی داشتند و مرتب کار میکردند.
با وجود اینکه سال اول دبیرستان را پشتسر میگذاشتند و درسها سنگینتر شدهاند بهاجبار هردو را باهم پیش میبردند.
اغلب دانشآموزان ورزش را بهصورت حرفهای انجام میدادند و بهخاطر این موضوع بسیار مورد تشویق قرارشان دادم، اما بهدلیل اینکه بعضیها اهل قلیان و سیگار کشیدن بودند، تنها تذکری راجب اینکه بعد از ورزش سیگار نکشند دادم که برایشان ضرر دارد و زیاد راجب آن بحث نکردم چون میدانستم فایدهای جز جبهه گرفتن آنها ندارد و تاثیر زیادی هم نخواهد گذاشت.
من متن معرفی معلم در روز اول مدرسه را خواندم با توجه به تجارب قبلی من، بسیار خوب درک از جملات داشتند. لودهبازی زیادی نداشتند و مودب برخود میکردند و ادبشان بهصورت قابل توجهی بهچشم میآمد.
دو نفر از آنها بیخوابی مزمن داشتند و بهقول خودشان: "شبها حداکثر دو ساعت میخوابند"، که البته در آخر مشخص شد علت بیخوابیهایی که داشتند عاشقی است. با وجود اینکه حتی به روانپزشک هم مراجعه کرده بودند، قرصهای تجویز شده را مصرف نکرده بودند چون باور داشتند روانپزشک علت اصلی حالشان را درک نمیکرد و برای عاشقی قرصی وجود ندارد.کمی صحبت کردم که این اتفاق فقط باعث دور شدن آنها از آدمها میشود و اثر مخرب دارد و بهنظرم آمد یکی از آنها کمی قانع شد.
کمی بین طرفدارهای بازیهای کالاف و پابجی بحث و کریخوانی راه انداختم و زمانیکه میدیدم یک طرف درحال کم آوردن است، بنزین در آتش بحث و کلکلشان میریختم. بازی کلش آف کلنز همچنان بهدلیل مصرف کمتر اینترنت بینشان رواج داشت، در بین آنها فقط یک نفر کنسول بازی داشت.
- یکی از آنها به یادگیری فتوشاپ علاقه داشت و برای یادگیری آن به کافینت میرفت، البته بقیه باور داشتند که دروغ میگوید.
- خیاطی و چرخکاری شغلی بود که خیلی بهچشم میخورد و حتی بعضی از آنها کارشان را دوست داشتد اما به آینده شغلی و درآمد آن خیلی امید نداشتند.
- چند نفر هم با داشتن چرخ و وسایل خیاطی برای خودشان کار میکردند.
- چند نفرشان هم به مکانیکی و برق ماشین مشغول بودند و از درآمد آن راضی بودند.
- یک نفر با ماشین پرشیا پدرش کار میکرد و دغدغه بزرگی برایش بود و مدام تاکید داشت که بسیار هوای ماشین را دارد.
- یکی از آنها کفاشی را ول کرده بود و مشول کفشفروشی بود و تاکید داشت که درآمد کفاشی بالاتر است و هرچه زودتر بعد از اتمام درسش به کفاشی مشغول میشود.
- یکی از آنها تمایلی نداشت راجعبه کارش صحبت کند، به او گفتم چون بقیه حرفی در این مورد زدند، تو مجبور نیستی حتما در مورد این موضوع حرف بزنی بنابراین راجعبه هرچیزی که دوست داری صحبت کن، بعد از کمی صبرکردن گفت چندسالی است که بساط میکند و در این زمینه حرفهایی شده است.
از او خواستم تا یک نکته راجب فروش یاد بدهد و گفت زمانی که مشتری چیزی را میخواهد بخرد، به او چیزی در کنارش پیشنهاد میدهم که به آن مرتبط است، تا آن را هم بخرد.
گفتم: این از ترفندهای فروشندههای بزرگی چون آمازون و دیجیکالا هم هست و چقدر خوب که آن استفاده میکنی، بعد بقیه همه مشتاق شدند تا راجب فروش صحبت کنند که کلاس از کنترل خارج شد و مجبور شدم که بحث را ببندم.
تمام زنگ گذشت در مجموع یک ربع هم بحث درسی پیش نیامد؛ اما از این اتفاق خوشحالم چون گاهی لازم است جدا از باز کردن کتاب و صرفا درس دادن به صحبتهای عمیقتری مشغول شد.
"بعد از مدتها ذوق و شوق معلمی به سراغم آمد."
- همدلی با دانشآموزان:
جدا از درس دادن، گاهی دردودلهایی که با دانشآموزان صورت میگیرد بیشتر از هرزمانی علاقه کاری را فعال میکند. مخصوصا دانشآموزهایی که سالهای اولشان است و به ساعات طولانی کلاس حضوری عادت ندارند.
شرایط زندگی این دانشآموزها که مشخصا در سطح ضعیف جامعه قرار گرفته بودند، بسیار پر مخاطره است و بهشدت نیاز به کمک دارند تا جدا از ادامه تحصیل که ممکن است اکثر آنها بهسرعت آن را رها کنند و هرگز بخاطر نیاورند، موضوعات اجتماعی جدیدی را یاد بگیرند، تا مشغول به هرکاری شدند بدانند که هیچ شغلی نسبت به شغل دیگری برتری ندارد و تمام تلاش خود را برای شغل مورد علاقه خود بهکار ببرند.
معلمی تنها برای درس دادن از روی کتابها نیست و گاهی باید درسهای بهتری را همراه با دانشآموزها بیآموزیم.
باید در این نوع روابط بسیار محتاط و دوستانه رفتار کرد، چراکه این ارتباط نزدیک مانند راه رفتن در لبهی پرتگاه است و کوچکترین لغزشی باعث سقوط و از بین رفتن اعتماد میشود، و خاطرات همانطور که در ذهن معلمها میماند، در ذهن دانشآموز هم ماندگار خواهد شد.
اگر معلم هستید، قصهگو باشید، اگر پدر و مادر هستید قصهگو باشید، برای هرچیزی قصه داشته باشید، زیرا قصه بهترین و مستقیمترین راه برای رسیدن به دل و جان کودکاناند.
اینکه چطور زندگی کردیم و چه چیزهای برایمان بهیادگار ماند، چطور تحمل کردیم، مراقبت کردیم، ضربه خوردیم، درمان کردیم، تجربیات و تغییراتی که در طی این چند سال تاثیرات مهمی درسیستم آموزشی مثل، یادگیری و آموزش در مدارس مجازی و داشتن معلم خصوصی آنلاین که برای همه بهخصوص دانشآموزان و معلمین جدید و چالشبرانگیر بود. شاید در هنگام بازگویی این اتفاقات، هیچچیز آنگونه که بود دیده نشود اما در آخر، این قصهی تلخ و شیرین را به پایان رساندیم.
اینکه چطور زندگی کردیم و چه چیزهای برایمان بهیادگار ماند، چطور تحمل کردیم، مراقبت کردیم، ضربه خوردیم، درمان کردیم، تجربیات و تغییراتی که در طی این چند سال تاثیرات مهمی درسیستم آموزشی مثل، یادگیری و آموزش در مدارس مجازی و داشتن معلم خصوصی آنلاین که برای همه بهخصوص دانشآموزان و معلمین جدید و چالشبرانگیر بود. شاید در هنگام بازگویی این اتفاقات، هیچچیز آنگونه که بود دیده نشود اما در آخر، این قصهی تلخ و شیرین را به پایان رساندیم.
این روزهایی که بعد از مدتها فراموشی طعم حضوری شدن مدارس از یادهایمان، دوباره بهسراغمان آمدهاند بیشتر از هر زمانی برای شروع جدید و بهتر مناسباند.
این فرصت دوباره پیش آمده که از پشت مانیتورها خارج شویم، پس بهترین موقعیت است که تفکر خلاقانه را به دانشآموزان یاد بدهیم و این فرصت را صرفا برای درس دادن نگذاریم. حضوری شدن مدارس فرصت خوبی برای تجربه چیزهایی است که از یاد رفته بودند؛ فرصت خوبی برای آشنایی بهتر با دانشآموزانی که زمانهای طولانی را با آنها سپری کردیم، ولی با آنها آشنا نشده بودیم.
- تاثیرات مخرب کرونا بر روان دانشآموزان:
با توجه بهاینکه شیوع ویروس کرونا در کنار تمام کار و مشکلات آموزشی پیش آمده در روزهای قرنطینه و نداشتن امکانات لازم برخی از دانشآموزان برای بهرهمندی از آموزش آنلاین و یا معلم خصوصی در خانه، دوری از اجتماع و ترس باعث ایجاد آشفتگیهای روانی در کودکان شده.
بنابراین لازم است به مشکلات و دغدغههای زندگی کودکان و نوجوانان هم توجه کرد تا علاوهبر مشکلات اموزشی، مشکلات روانی بیش از این گیربانگیر دانشآموزان نشود. باید در این زمان در بهبودی این وضعیت قدم برداشت. قدمهایی که ممکن است دانشآموز در هیچ مکانی غیر از مدرسه فرصت بهرهمند شدن از آنرا نداشته باشد.
کودکانی که برای اولینبار پا به محیط مدرسه میگذارند بهتنهایی دچار استرس و ترس خواهند شد، حالا که دیگر این محیط با ترس از بیماری نیز ترکیب شده و حساسیت و نگرانی خانوادهها درمورد بیمار شدن فرزندشان هم به آنها فشار میآورد، معلمها میتوانند تا حدودی به غلبه بر این ترس و تشویش کمک و آن را کمتر کنند، تا خوگرفتن و آشتی کردن با فضای مدرسه برای کودکان بهتدریج اتفاق بیافتد.
البته در کنار این احساسات منفی، هیجانات و شوق هم وجود دارد:
شوق دوباره دیدن دانشآموزان و معلمان کنار هم و قرار گرفتن در فضای گروهی که مدتها بود فراموش شده بود.
ذوق صحبت معلم با شاگردها و داستانهایی که تعریف میشوند.
صداهای که هرکدام ساعتها قصه برای گفتن دارند و قهقههای که در حیاط مدرسه پخش میشود که از زیباییهای وقت گذراندن در محیط مدرسه هستند.
روزهای اولیه حضوری شدن مدارس ممکن است کمی احساس غریبی را در خود جا داده باشد اما شیرینی حضور داشتن آدمها کنار هم را بههمراه دارد.
با توجه با اینکه حضور در اجتماع بسیار کم شده بود، در این زمان بهتر است تا دانشآموزهایی که در سالهای اولیه تحصیل هستند را بیشتر یاری کنیم و همراه آنها از این بخش سخت هم عبور کنیم.
- بازگشایی مدارس و لذت با هم بودن در مدرسه:
حالا مدارس حضوری شدند دوباره دیدن از نزدیک آن فضا پر از غوغا و هیجان شروع شده است...
دیدن دوباره دوستان و معلمان در کنار هم، آن شلوغی و غوغاها دوباره حس خوبی ایجاد میکند. هرچند گاهی ممکن است پاسخدادن به دانشآموزانی که بهتازگی وارد محیط مدرسه میشوند نشستن پشت میز و صندلیهای کلاس برای ساعات طولانی و گوش دادن به درسها سخت باشد و پیدرپی راجعبه ساعت تمام شدن کلاس سوال بپرسند، اما تمام چیزیکه این ساعات را برای معلم و دانشآموز آسان میکند، لذت وقتگذراندن با یکدیگر است.
لذت دیدن دوباره حیاط مدرسه و کلاسها.
لذت شنیدن صدای بلند آدمها در پلههای مدرسه.
کارخانههایی برای ساخت خاطرات که دوباره شروع بهکار کرد. مدرسه کارخانه تولید خاطراتی است خط تولید آن برای مدتی متوقف شده بود.
گرچه خاطره روز اول تدریس برای تمام معلمان متفاوت است، اما زبان مشترکی برای همه آنها وجود دارد، که همه بهدنبال ساختن خاطرات خوب در ذهن دانشآموزان هستند.
- حرف آخر:
- از زمان شیوع کرونا و غیرحضوری شدن مدارس وبسایت آموزشی استاد سلام، با پشتیبانی از کلاسهای آنلاین مدارس و معلم خصوصی آنلاین، در محیط امن آموزشی تلاش کرد تا نقش موثری در آموزش آنلاین و حمایت از معلمین و دانشآموزان داشتهباشد، حضوری شدن مدارس به معنای اتمام آموزش آنلاین نیست و استاد سلام همچنان با برگزاری کلاسهای کمک درسی خصوصی آنلاین و حضوری با بهترین و مجربترین مدرسین برای پیشرفت و بالابردن کیفیت آموزش در کنار شما خواهد بود.
نظرات
ثبت نظر جدید
هنوز نظری ثبت نشده است.