تاریخ انتشار:

چهارشنبه امتحانی، با طعم شیمی و دارو!

چهارشنبه امتحانی، با طعم شیمی و دارو!

سلام و درودی دیگه به شما همراهان خوب استادسلام دوباره چهارشنبه و دوباره یه مصاحبه‌ی دیگه، این‌بار هم چهارشنبه‌ی امتحانی و یه مصاحبه ی باحال و جالب با خانم سارا خسروپور مدرس خوب و جوون و خوش‌اخلاق شیمی از دیار خراسون و شهر مشهد.

خب خانم خسروپور سلام و درود، روزتون خوش. امیدواریم تندرستی و سلامتی برای شما و عزیزاتون برقرار باشه!

سلام عرض می‌کنم خدمت شما و تیم استادسلام و مخاطبینتون، من هم متقابلاً برای شما و همه‌ی عزیزان آرزوی سلامتی و شادکامی دارم.

خانم خسروپور یه‌کم از خودتون برامون بگین؛) من سارا خسروپور، دانشجوی رشته‌ی داروسازی دانشگاه فردوسی مشهد، برگزیده‌ی المپیاد کشوری خوارزمی و پژوهشگر در حوزه‌های شیمی دانشگاهی هستم و علاقه‌ی وافری به رشته‌ی تحصیلی خودم یعنی داروسازی دارم و درس محبوبم چه در سطح دبیرستان و المپیاد(و حتی قبلتر، در دوران راهنمایی) و چه در دانشگاه شیمی بوده و هست و خواهدبود:)

من الان در زمینه ی تدریس خصوصی شیمی دبیرستان و حتی دانشگاه و تدریس خصوصی المپیاد شیمی فعالیت میکنم.

وااو چه عالی!! این‌همه تلاش و پشتکار و علاقه کم‌نظیره واقعاً. چطور با استادسلام آشنا شدین؟

من به شخصه اهمیت ویژه‌ای برای تکنولوژی قائلم و معتقدم که اگر تکنولوژی در راه درست به‌کار برده‌بشه میتونه منجر به نتایج خیلی خوبی بشه؛ در همین راستا خود من به شخصه در سایتی که مرجع تخصصی درس شیمی چه در سطح دبیرستان و چه حتی دانشگاه هست، فعالیت می‌کنم؛ و وقتی متوجه شدم استادسلام در حوزه‌ی کلاس آنلاین فعالیت می‌کنه و به شما این امکان رو میده که از هرنقطه‌ای، بدون محدودیت مکانی بتونی مهارت و درس موردعلاقه‌تو تدریس کنی و دانش‌آموزا در هر نقطه‌ای از ایران به این کلاس و درس دسترسی داشته‌باشن، تصمیم گرفتم در این سایت هم ثبت‌نام کنم و تدریس داشته‌باشم.

درمورد درس شیمی و داروسازی و ارتباطشون برامون بگین.

خب همونجور که گفتم، از نظر من شیمی بسیار درس جذاب و دوست‌داشتنی‌ هست. و داروسازی هم اگر بخوام خلاصه بگم رشته‌ایه که خیلی شبیه پزشکی و میشه گفت تلفیقی از پزشکی و شیمی محسوب میشه؛ شما برای تبدیل شدن به یه داروساز باید دکترای پیوسته‌ی داروسازی بخونید(دقیقاً مشابه یه پزشک عمومی) که تبدیل بشید به یه داروساز عمومی، و خب دروس ما به نحوی هستن که مثل پزشک‌ها طبابت رو یاد می‌گیریم اما حق طبابت نداریم:( دروسی که می‌خونیم هم تئوریه و هم عملی؛ ما درمورد بیماری‌ها، دلایلشون، بدن انسان، بالین، درمان و دارو و... خیلی چیزا می‌خونیم و در آزمایشگاه‌ هم ساعتای زیادی رو صرف یادگیری پروسه تولید دارو، کاربرد هر دارو، دوز مصرف دارو و... می‌کنیم و برای همین این رشته‌ برای افراد علاقه‌مند به شیمی و کارهای پژوهشی و تحقیقاتی بسیار می‌تونه جذاب باشه؛ چراکه بسیاری از بیماری‌ها مثل hiv هستن که شناسایی شدن ولی هنوز درمان ندارن و ما می‌تونیم روی این شاخه‌ها کار کنیم و یا خیلی از داروها هستن که نیازمند بهبود هستن. به همین دلایلی که گفتم رشته‌ی داروسازی می‌تونه افراد علاقه‌مند رو به‌خوبی ارضا کنه و بهشون احساس رضایت بده.


خانم خسروپور همونطوری که می‌دونید فصل، فصل امتحاناته و بچه‌ها حسابی درگیر.

احتمالاً شما هم موافقید که ما دو دسته دانش‌آموز و دانشجو داریم، طیف اول درسخونا و با انضباطا که خیلی کمیاب شدن البته:) و طیف دوم هم ما دانش‌آموزای شب امتحانی و بی‌خیال. شما جزو کدوم دسته‌ی این دانش‌آموزا بودین و حتی هستین؟ چه توصیه‌ای برا فصل امتحانات مخصوصاً برای دسته‌ی دوم دارین؟

من چون المپیادی بودم، طبیعتاً درسخون هم بودم و باید وقت میذاشتم برای المپیاد اما المپیاد با دروس عادی خب فرق داره؛ من به‌ شخصه دانش‌آموز و دانشجوی شب امتحانی محسوب می‌شدم اما نه به این شکل که همه‌چیز رو موکول کنم به شب امتحان، معمولاً سعی می‌کردم سر کلاسام برم و تاجاییکه می‌تونم یاد بگیرم و خیلی وقت صرف درس خوندن نکنم. اما اگه بخوام به بچه‌ها توصیه‌ای بکنم، اینه که " کم‌کم درس بخونید اما همیشه درس بخونید! " اینکه شما چقدر درس می‌خونید مهم نیست، مهم کیفیت درس‌خوندن شماست؛ اگه شما روزی یکی دو ساعت برای مرور درس‌های همون روزتون وقت بذارید و یکی دو ساعت هم برای مطالعه و آماده‌کردن دروس روز بعدتون، دقیقاً مثل اینه که دارین در طول ترم برای امتحان می‌خونین و چون حجم مطالب کمه و خیلی از مطالب یادتونه و فراموشتون نشده، این خیلی کمک می‌کنه به شما توی یادگیری و خیلی راحت‌تره تا اینکه بخواین شب امتحان حجم زیادی از مطالب تلنبار شده رو بخونید که بخش زیادیش رو فراموش کردین و براتون مبهمه! اگه بتونید به این روش درس بخونید و پیش برید شب امتحان دغدغه‌ای ندارین و با یه دور مرور و حل سؤال خیلی راحت آماده‌ی امتحان میشید و شب امتحان راحت می‌خوابید:)) درکل این طبقه‌بندی و تقسیم‌بندی کردن کارها میتونه خیلی توی زندگی کمکتون کنه؛ من خودم الان که خیلی دغدغه و کار مختلف دارم، از کلاس و دانشگاه گرفته تا کلاس‌های خودم و کارهای مربوط به دانش‌آموزام و حتی مسائل شخصیم، سعی می‌کنم از قبل آماده کنم کارهام رو تا دم آخر تحت استرس و فشار نباشم. با همه‌ی این‌حرفا، می‌دونم که اغلب بچه‌ها توی سن و سال مدرسه و دانشگاه انرژی زیادی دارن و پر شر و شورن و حرفای من رو ممکنه جدی نگیرن که کاملاً هم طبیعیه؛ اما توصیه‌ی دوستانه‌ی من اینه که حداقل وقتشون رو صرف چیزهای مفید کنن اگر درس نمی‌خونن! مثلاً من دوره‌ی گویندگی و مجری‌گری رو گذروندم و به‌عنوان تفریح یادگیری موسیقی و سازهای کوبه‌ای رو دنبال کردم و الان عضو یه گروه موسیقی ایرانی هستم، و خیلی از علایقم رو به‌عنوان تفریح دنبال کردم و سعی کردم از وقتم بیشترین استفاده رو ببرم. میخوام این رو بگم که این سال‌ها بسیار زودگذر و در عین حال مهمه پس سعی کنید بیشترین بهره رو ازش ببرید.

درمورد درس خوندن توی شب امتحان چه پیشنهاداتی دارید؟! چطوری مطالب رو جمع‌بندی کنیم؟ چطوری مطالب مهم‌تر رو پیدا کنیم و بیشتر وقت صرف یادگیریشون کنیم؟

من بازم توصیه می‌کنم که هیچ درسی برای شب امتحان نذاریم اما اگر به هر دلیلی درسی رو نخوندیم و الان باید جمع و جورش کنیم، من توصیه‌ ام به بچه‌ها اینه دیگه وقت زیادی صرف خوندن مطالب نکنید و شروع کنید مطالب مهم رو یاد بگیرید! یعنی اینکه سؤالات پرتکرار و مهم رو پیدا کنید و سعی کنید حلشون کنید و در طی حل کردن سؤالات درس رو متوجه بشید و بتونید این سؤال رو اگر در امتحان مطرح شد حل کنید. همینطور برای کنکور هم من معمولاً به دانش‌آموزای خودم توصیه می‌کنم بعد از عید فقط تست بزنید و در حین تست‌زنی درس یاد بگیرید!


امتحان و استرس همیشه یار غار همدیگه‌ان علی‌الخصوص که جزء دانش‌آموزای دسته‌ی دوم باشی؛ برای کنترل استرس و اضطراب شما چه توصیه‌ای می‌کنید؟

استرس به‌نظر من آفت درس خوندنه! من همیشه به بچه‌هایی که باهام کلاس دارن میگم این دوتا جمله رو هیچوقت سر کلاس من نگین و اگه گفتین دیگه سر کلاس من نیاین: " من استرس دارم " و" من بی‌دقتم " این دو تاجمله شما رو کاملاً عقب میندازه و درس‌خوندنتون رو مختل می‌کنه؛ کسی که بی‌دقتی می‌کنه بیشتر از کسی که درس نمی‌خونه ضرر می‌کنه؛ چون که علاوه‌ بر وقتی که صرف درس خوندن می‌کنه و تلاشی که متحمل میشه، بی‌دقتیش باعث میشه توی آزمونی مثل کنکور نمره‌ی منفی بگیره و عملاً عقب بیفته از کسی که درس نخونده و چیزی ننوشته. از اون‌طرف استرس هم معنی نداره؛ شما یا یه درسی رو خوندی و تلاش کردی، یا نخوندی. در حالت اول که شما وقتی تلاشتو کردی، باید نتیجه بگیری؛ یعنی اگر شما نتیجه نگیری پس کی باید بگیره!؟ پس اگر درستو خوندی و آماده کردی خودتو، دیگه بقیه‌ش رو بسپر به خدا و توکل کن و مطمئن باش نتیجه می‌گیری. و اگر هم درس نخوندی و تلاش نکردی خب طبیعتاً نباید انتظار نتیجه‌ی خوب داشته‌باشی و باز هم استرس معنی نداره! درکل میخوام این رو بگم که خودتون رو اذیت نکنید و بیخود به خودتون فشار کاذب وارد نکنید که خودش باعث مشکلات دیگه میشه، تلاشتون رو بکنید و توکل داشته‌باشید؛ به قول معروف " از شما حرکت، از خدا برکت " اما باز هم توصیه‌ می‌کنم برای پیشگیری از استرس و فشار تو کل زندگی‌تون، برنامه‌ریزی داشته‌باشید و طبق اون جلو برید، اینجوری هیچوقت تحت فشار و استرس قرار نمی‌گیرید و اذیت نمی‌شید. مثلاً برای خودتون برنامه‌ی ماهانه داشته‌باشید و بعد این برنامه رو تقسیم کنید به برنامه‌ی هفتگی و باز این برنامه‌ی هفتگی رو تقسیم کنید به برنامه‌ی روزانه و حتی برای هر ساعتتون برنامه‌ی مشخص داشته‌باشید؛ این برنامه حتی می‌تونه شامل تفریح و استراحت و سرگرمی شما هم باشه اما اینکه می‌دونید هر لحظه باید چه کاری رو انجام بدید باعث آرامش شما میشه.

چقدر صحبتای جالب و خوبی رو مطرح کردین خانم خسروپور‌؛ این توصیه‌ها و تجربیات شخصی شما میتونه خیلی جاها به درد همه‌مون بخوره. اما بذارید ببینیم شما زندگی شخصی‌تون رو چطوری می‌گذرونید:) خاطره‌ی جالب و بامزه‌ از دوران تحصیلتون دارین؟

بله بله خیلی زیاد:))) من جزو بچه‌های شر و شور بودم همیشه و خیلی از این دسته چیزای بامزه برای تعریف کردن دارم. مثلاً خیلی شده‌ بود که از مدرسه در می‌رفتم و حالا که فرصتش هست میخوام یه اعترافی بکنم. من دوران ابتدایی، جزء شاگردای خوب بودم و ریاضیاتم خیلی خوب بود ولی هرچقدر ریاضیم خوب بود املا و انشام افتضاح بود:( یادمه یه‌ بار کلاس دوم که بودم معلممون املا گفتم بهمون و من انقدر غلط داشتم که نمره‌م شد (8-). چون شاگرد خوبی بودم و عزیز دردونه‌ی کلاس، معلممون خیلی ناراحت شده‌بود از دستم ولی من بهونه آوردم که دیشب دل‌درد داشتم و نتونستم درس بخونم و این حرفا و اونم گفت قبول کرد و گفت امتحان بعدی رو خوب بنویس تا جبران بشه. امتحان بعدی وقتی معلممون دفترهامونو جمع کرد، اون‌ها رو توی کمدش گذاشت و درش رو قفل کرد. من می‌دونستم فردا تصحیح می‌کنه دفترامونو و به بهونه‌ی اینکه دفتر ریاضیم رو یادم رفته بذارم توی کمد ازش کلید رو گرفتم و دفترم رو برداشتم و رفتم خونه. شب به بابام گفتم معلممون گفته باید از این تا فردا 2تا نسخه بنویسید و بیارید. بابای من شغلش یه جوری بود که باید هرروز خیلی زود از خونه می‌رفت و ما رو هم زود می‌رسوند مدرسه، جوریکه من معمولاً یک ساعت زودتر از بقیه می‌رسیدم؛ خلاصه من رو رسوند و منم سر فرصت جای دو تا دفترو عوض کردم و تونستم 20 بشم. خلاصه من این کار رو بارها انجام دادم و دیگه معمولاً نمره‌هام 20 میشد. مدرسه‌ی ما هم اینجوری بود که هرکس 5بار متوالی 20 میشد، کیف دار مدرسه میشد؛ یعنی دیگه لازم نبود کیفشو با خودش ببره و مشق بنویسه. من با این ترفند بیشتر اوقات کیف دار مدرسه بودم و اگر هم کیف دار مدرسه نمیشدم مشقام رو یا بابام یا خواهر کوچیکترم می‌نوشتن. خواهرم چون از من کوچیکتر بود، ازم میخواست باهاش بازی کنم و منم با این امید که" اگه مشقامو بنویسی باهات بازی می‌کنم " مشقام رو می‌نداختم گردنش:)) یادش بخیر. واقعاً من از دوران تحصیلم خاطرات بسیار شیرینی دارم و بهترین دوران زندگیم از نظر خودم سال‌های مدرسه و بعدها دانشگاه بوده و هست. و توصیه‌ی چندباره‌من به بچه‌ها این هست که " تا می‌تونید از این دوران استفاده کنید و خوش بگذرونید! "

شما نابغه‌اید پس خانم خسروپور با این اوصاف:) تقلب چی؟ اهل تقلب بودین خودتون؟ تا حالا از کسی تقلب گرفتین؟

من در این زمینه هم ید طولایی دارم:)) خودم شدیداً تقلب‌باز بودم و به روش‌های مختلف تقلب می‌کردم و خب چون خودم اهل تقلبم، از بچه‌ها زیاد تقلب می‌گیرم و کمتر پیش اومده کسی از زیر دستم قسر در بره. اما همیشه به بچه‌ها میگم اگر میتونید تقلب کنید، نوش جونتون ولی امان از اون روزی که ازتون تقلب بگیرم...

خب خانم خسروپور، بیشتر از این وقتتون رو نمی‌گیرم؛ خیلی ممنون از اینکه باوجود مشغله‌هایی که داشتید با ما همکاری کردین. این مصاحبه برای من خیلی لذت‌بخش و مفید بود و امیدوارم که برای مخاطبای ما هم جالب باشه. با آرزوی توفیق و سلامتی روزافزون برای شما و خانواده‌ی محترمتون!

منم بسیار خرسندم که شاید تونسته باشم کمکی به علم و آموزش کشورم بکنم؛ من عاشق تدریسم، عاشق یاد گرفتن و یاد دادنم، عاشق تک‌تک دانش‌آموزا و معلمام هستم و امیدوارم همگیشون همیشه شاد و سلامت و موفق باشن.

این سایت رو با هدف تسهیل روابط بین معلم و شاگرد درستش کردم ، نرم افزار خواندم و به خاطر پیشرفت خودم و سایت، mba هم خواندم ولی تجربه روابط دوستانه با استاد و شاگردهای سایت خیلی درس های بزرگتری بهم داد، همیشه در حال یادگیری ام با شما
نظرات
ثبت نظر جدید
هنوز نظری ثبت نشده است.
تماس با ما
تماس از طریق تلگرام
استاد سلام
Ostad salam online school

می خوام از کارهای مهم استادسلام با خبر بشم

اگر «بله» را انتخاب می‌کنید بعد از آن دکمه Allow را هم بزنید.