محمدرضا قنبری راد

تحصیلات دوره متوسطه و پیش دانشگاهی را در شهر تهران در رشته ریاضی و فیزیک و سپری کردم و سال ٨٢ در مقطع کارشناسی فیزیک در دانشگاه دولتی دامغان مشغول به تحصیل شدم. همزمان شروع فعالیت مستمر و جدی با مطالعه و تماشای پیگیر و فعالیت میدانی در زمینه تاتر (مخصوصا دانشگاهی) داشتم و دبیری کانون تاتر دانشگاه را بر عهده گرفتم و بعد چند ماه با بازیه نقش اصلی نمایش به روی صحنه رفتم. حرفه پدری اینجانب عکاسی است از کودکی در اتلیه عکاسی رشد کردم و تمامی مهارت های عکاسی را بصورت انالوگ و عملی اموختم. اولین دوربین عکاسیم که یک دوربین کداک ١١٠ بود با قیمت ٥٠٠ تومن!! در سن ٧ سالگی از پدرم به عنوان هدیه دریافت کردم و باهاش عکسایی گرفتم که الان هنوزم دارمشون! در سن ١٢ سالگی چاپ و ظهور نگاتیو و چاپ عکس و خورد کردن نگاتیو و عکاسی با دوربین های قطع متوسط و کوچک فانوسی را یاد گرفتم و روتوش ورق های ژلاتینی نگاتیو را به کمک مدادهای نوک تیز در جعبه های نور اموختم. بعد از چندسال فعالیت عملی و میدانی در اموزشگاه بازیگری و کارگردانی استاد حمید سمندریان پذیرفته شدم و دوره را موفقیت و اخذ مدرک با درجه خوب به پایان بردم. در جشنواره بین المللی تاتر فجر در نمایش دشمن مردم نوشته هنریک ایبسن و کارگردانی اکبر زنجانپور و نمایش عروسکی اسب چوبی به کارگردانی عباس تقی ابادی( جشنواره بین المللی عروسکی و جشنواره تاتر عروسکی دانشجویی و جشنواره بانو) و نمایش جان و جو و نمایش میرونیتسکی یک رومانس و .. به عنوان بازیگر و عروسک گردان مشارکت داشتم. بصورت جدی نویسندگی در قالب داستان کوتاه و فبلمنامه را پیگیری کردم و چندین فیلمنامه کوتاه نوشتم و ویدیوهای کوتاهی ساختم. در سال ٨٧ در مقطع لیسانس رشته نمایش در دانشکده هنرهای زیبا تحصیل کردم و به عنوان استعداد درخشان در مقطع ارشد در رشته سینما در همان دانشگاه ادامه تحصیل دادم. موضوع پایان نامه کارشناسی من ترجمه ٥ مقاله از کتابی به ویراستاری هارولد بلوم استاد ممتاز دانشگاه ییل در زمینه گروتسک بود و نوشتن یک نمایشنامه بلند. پایان نامه ارشدم در زمینه تولید سینمای ایران. سابقه تدریس داستان نویسی در تمام مقاطع سنی مخصوصا کودک و نوجوان و تدریس مبانی هنرهای دراماتیک و تجسمی و عکاسی و فیلمسازی کوتاه در تمامی مقاطع سنی از کودک و نوجوان تا پرسنل و کارمندان اداری سازمان حفظ اثار ارتش را در کارنامه دارم. تجربه ساخت ویدیو و فیلمهای کوتاه و تدوین اونها در نرم افزار ادیوس را دارم و بهش مسلط هستم . در حوزه فیلمنامه طرح های فیلمنامه زیادی رو ثبت‌کردم و در تدارک ساخت یک فیلم ٣٠ دقیقه ای برای گرفتن مجوز ساخت اولین فیلم بلندم هستم.

در زمینه عکاسی حدود سی سال تجربه عملی و فعالیت و کارکردن هم بصورت انالوگ و هم دیجیتال رو دارم و در زمینه تعوری و نقد عکس هم به واسطه سالیان زیاد تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا و اشنایی با دوستان بسیار دانشجوی عکاسی و استفاده کردن از دانش اونها و اساتید بزرگشون و مطالعه کتب زیاد این زمینه دانش خوبی دارم و مطالعه دوکتاب " بایگانی و تن" نوشته الن سکولا و نقدهای "سوزان سانتاگ" رو به همه عاشقای عکاسی پیشنهاد میکنم.

در زمینه فیلمسازی پروژه مقطع ارشد من در رشته سینما در هنرهای زیبا یک سمفونی شهری کوتاه تحت عنوان " از میان پنجره ها" بود که تدوین و فیلمبرداری رو خودم انجام دادم. در دوره بازیگری و کارگردانی کلاس های استاد حمید سمندریان هم کارگردانی تصویر رو با اقای مهدی فخیم زاده گذروندم. همیشه و هرجا دوربین تصویربرداری خانگیم همراه من بود و تصویربرداری و مستند کردن اتفاقات اطرافم و تدوین اونها و ساخت ویدیوهای کوچک برایم لذتی وصف ناشدنی داشت. تجربه ساخت مستند و فیلمبرداری از فرایند تولید و تمرین سه ماهه نمایش مکبث به کارگردانی شهاب اگاهی، در جشنواره تاتر فجر رو پشت سر گذاشتم. در اموزش شیوه کارگردانی و ساخت فیلم بر اساس ایده کارگردان_نویسنده اموزش خواهم داد و شما همزمان علاوه بر ساخت فیلم در واقع اصول مهم فیلمنامه نویسی رو هم یاد خواهید گرفت.

من محمدرضا قنبری راد هستم و از فعالیت مستمر و خواندن و نوشتن و دیدن در تمامی زمینه های هنری مخصوصا تاتر و سینما و عکاسی و بازیگری و اموختن و اموزش دادن بی نهایت لذت میبرم. به اعتقاد من تدریس نه مجالی برای خودنمایی و اراعه دانش و مهارت بلکه فرصتی است بی نظیر برای یادگرفتن و یاد دادن و بازاموزی در فرایندی که اموزگار و هنرجو همزمان بامشارکت حداکثری در حال کشف و یادگیری و پرسیدن و پیدا کردن جواب هستند. به همین خاطر بزرگترین مسله در انتخاب شاگرد برای اینجانب میزان تلاش و جدیت و عظم هنرجو برای اموختن و کشف و دیدن و شنیدن است. من چیزی یاد نمیدم ما باهم یاد میگیریم و اگه شاگردی فاقد این انگیزه باشه به بالاترین دستمزدهام راضی به همکاری نیستم چرا که هدردادن وقت و انرژی است چراکه من تا پایان عمر تشنه اموختنم و برای همین هیچ لذتی برای من بالاتر از تدریس نیست..

در حوزه نویسندگی در شاخه های داستان نویسی کوتاه و فیلمنامه نویسی و نمایشنامه صحنه ای و رادیویی و نویسندگی خلاق شیوه اموزش تماما کارگاهی و عملی است و از اراعه حجم بالای اطلاعات نظری و اصطلاحات بدون دانستن جای کاربرد انها پرهیز میکنم( خواندن و مطالعه انها وظیفه هنرجو در ساعات خارج از کلاس است) در زمینه عکاسی و فیلمسازی کوتاه ( اماتور با دوربین خانگی) نیز شیوه و اسلوب برگزاری کلاس به همین منوال است و خروجی هر کلاسی چندین متن نوشته شده یا مجموعه عکس یا چند فیلم کوتاه است که با مشاهده انها مشاهده سیر صعودی هنرجو از رهگذر مشارکت در کلاس و فعالیت در ساعات تدریس و ساعات خارج از کلاس، بسیار اسان است. به عنوان مثال در نویسندگی هدف تولید متن و تبدیل شدن شما به نویسنده ای بهتر است.

در طول مسیر اموزش مسولیت پشتیبانی و هدایت و حمایت هنرجو از طریق شبکه های اجتماعی رو با افتخار و لذت به عهده میگیرم و برای هنرجویان رده سنی زیر ١٦ سال حتما باید یک‌نفر از اعضای خانواده هنرجو در جریان مساعل و مسیر اموزشی بصورت مداوم قرار بگیرد و این راهم وظیفه خودم میدانم..

در باره مساعل مالی و نحوه تسویه در پایان جلسه اول تدریس درباره ادامه کلاسها و چگونگی پرداخت با رضایت طرفین و نوشتن قرارداد انجام می پذیرد. نکته دیگر اینکه در موارد اشنایی با هنرجوی مستعد یا ساعی و پیگیر به عنوان تشویق تایم هرجلسه رو اندکی طولانی تر برگزار میکنم و یک جلسه رایگان اضافی در پایان ترم برای نکات اضافی و یا پرسش و پاسخ و ... که بازهم تاکید میکنم به میزان کشش و استعداد و جدیت و پیگیری هنرجو بر میگرده.,

بی صبرانه منتظر تماس و اشنایی با هنرجو ها و دانش اموز های مستعد و تشنه دانستن و یادگیری هستم تا باهم فرایند یادگرفتن و جستجو رو سپری کنیم و ازین کار لذت ببریم و چیزی تولید کنیم که ارزش داشته باشه و بشه با افتخار اسم خودمون رو روش بگذاریم...