برندسازی شخصی در میان معلمها
این روزها رقابت بر سر داشتن یک رزومه قابل قبول بسیار سخت است و ممکن است به همان مقداری که شما رزومه قوی برای خود ایجاد کردید اساتید دیگری نیز باشند که در همان سطح و یا حتی بهتر از شما باشند. پس اساتید باید تلاش کنند که وجه متمایزی نسبت به رقیبهای خود داشته باشند و بتوانند مخاطب را به سمت خود جلب کنند. در میان راهکارهایی که ارائه می شود می خواهیم به تفصیل درباره ی برند سازی معلم صحبت کنیم. از مفهوم برندسازی شخصی تا ویژگی های یک معلم برند همراه شما هستیم. زمانی که کیفیت خدمات،رزومه و مهارت شما و اساتید دیگر هم سطح و غیر قابل مقایسه باشد؛ انتخاب بر اساس برند مطرح می شود. اما برای شروع برند سازی شخصی ابتدا باید تعاریف برند سازی شخصی را دانست.
برند سازی شخصی چیست؟
برند سازی شخصی مانند ریاضی فرمول ندارد که بتوان به طور مشخص آن را دنبال کرد. یعنی زمانی که استادی در حرفهای خود موفق است مسیرهای که وی دنبال کرده را بهم ربط می دهیم به قصه موفقیتش گوش می دهیم و به نتیجهای خواهیم رسید که استاد برند است.
هر یک از معلم ها، خود برند شخصی و مدیر کسب و کاری مستقل هستند که با مطرح شدن برند خود می توانند چرخهی این کسب و کار را به خوبی هدایت کنند اما برند سازی شخصی یک فرآیند طولانی مدت و مداوم است که معلم ها در برند سازی، هدفشان کنترل تصویر دیگران از وی در ذهنشان است که در این تصویرسازی باید ویژگیهای متمایز شما در مقایسه با دیگر اساتید مطرح باشدو درنهایت بر اساس این تصویر بتوانند انتخاب کنند که تدریس با شما چقدر می تواند برای شاگرد سود آور باشد.
زمانی که معلم تبدیل به برند شخصی خودش می شود می تواند مقدار بسیار زیادی از هزینههای خود را کم کند؛ زمانی که شاگرد در جستجوی اساتیدی است برند شما معرفی نامه شما است و دیگر لزومی ندارد که استاد از رزومه و خودش برای شاگرد شرح دهد تا بتواند تصویر درستی را ایجاد کند زیرا شاگرد با داشتن تصویری که برند شخصی آموزگار ایجاد کرده است میتواند به استاد اعتماد کند. اما برند سازی در کنار خوبی هایی که دارد ممکن پیامدهایی هم به دنبال داشته باشد
پیامدهای برندسازی شخصی کدامند؟
- برند سازی شخصی باعث می شود تا آموزگار مسیر شغلی خود را تصحیح کند.
- مقدمه چینی و تشریح رزومههای طولانی را کم می کند.
- زمانی که دچار شک و تردید است به برند اعتماد می کند.
- آموزگاری که برند شخصی خود را ایجاد کرده در بین حرفهایه خودش قابل اعتماد است و برای مخاطبینش سند.
- مدیر کسب و کار شخصی خودش است.
اما نمی توانیم بگوییم چون این روزها تب برند سازی بالا گرفته است پس تمام معلم ها باید برند شخصی خود را ایجاد کنند. تمام کسانی که به برند سازی شخصی فکر می کنند به یک اندازه به آن نیاز ندارند. ابتدا هر معلم باید بداند برای چه می خواهد خودش را برند کند، چه چیزی باعث می شود تا او از استاد هم حرفهای خودش متفاوت باشد و به طور کلی به شناخت خودش و شخصیت و نقاط قوت و ضعفش بپردازد زیرا هر معلمی نمی تواند ویژگیهای شخصیش را با مسیر برند سازی طبیق دهد و ممکن است در این راه دچار صدماتی بشوند که جبرانشان سخت است مانند اینکه تصوری که از برند خودشان برای شاگردان و افراد ایجاد کرده اند با شخصیت واقعی خودشان متفاوت است و طبق نتیجه گیری خود معلم می تواند بگوید نیازی به برند سازی وجود ندارد و تنها در دسترس بودن آموزگار کافیست.
برای مثال تنها فعالیت در آموزشگاهها، تنها داشتن نقشی جزئی در صفحههات اجتماعی و تنها ثبت نام در سایتها برای او کافی است و نیازی نیست تا برند بزرگی برای استاد ایجاد شود.
برندینگ مجموعه
اما گاها پیش می آید که استاد بنیانگذار مجموعه ای است و برای مثال می خواهد بجای برند شخصی خود برند آموزشگاهش را توسعه دهد و نمی تواند همزمان برند شخصی و مجموع خود را تقویت کند که در این صورت با توجه به چندین معیار می تواند نتیجه گیری کند که:
- آیا باید بیشتر وقتش را صرف برند سازی شخصی کند؟
- آیا اگر نام استاد مطرح بشود اموزشگاه یا مجموعهاش بیشتر مطرح می شود؟
- آیا میتواند با صرف همان هزینه و زمان بر برند مجموعه خود بازخورد بهتری خواهد داشت؟
پس از شناخت فردی و طبیق دادن ویژگیهای شخصی با مسیری که در ادامه با آن سر و کار خواهد داشت؛ باید بداند نسبت به مهارتی که آن را تدریس می کند و حوزه های که در آن در نقش استاد است نیازی به برند سازی شخصی دارد و محیطی که در آن حضور دارد برند سازی شخصی را برمیتابد. زیرا در برند سازی شخصی آموزگار می تواند درس ریاضی را ارائه دهد و به دنبال مخاطب بگردد، اما نمی تواند بگوید که مخاطبین زیادی برای موسیقی وجود دارد پس به تدریس موسیقی بپردازم هر استاد به شاگردها و مخاطبین هدف خود نیاز دارد .
ازطرفی معلم نمی تواند دهها درس را برای تدریس و رقابت در آن برگزیند چون با شکست رو به رو می شود. معلمی که تدریس خصوصی زبان انگلیسی انجام می دهد ممکن است بتواند یک مهارت دیگر به عنوان مثال تدریس خصوصی زبان آلمانی را نیز در رزومه خود درج کند اما اگر تدریس خصوصی زبان ایتالیایی، تدریس خصوصی زبان عربی و تدریس خصوصی زبان فرانسه را به عنوان قابلیت های خود در رزومه درج کند ممکن است سبب سلب اعتماد شود و نتیجه ای معکوس داشته باشد. شما خودتان به این چنین مدرسی اعتماد می کند؟
برای برند سازی شخصی هرچه قلمرو ایجاد شده برای رقابت کوچک تر و رقیبان محدودتر باشند موفقیت در آن بیشتر است، پس معلم باید در حوزه تخصصی خودش به برند سازی بپردازد.
و زمانی که در درس تخصصی خود برند شخصیش را ایجاد کرد تعویض این تخصص کار دشواری خواهد بود زیرا وی مخاطبین خودش را پیدا کرده و با تعویض حوزه تخصصی خود باعث سقوط بسیاری مخاطب خواهد شد.
برای برند سازی شخصی شناخت خود و محیط حرفهای استاد کافی نیست و باید معلم شاگردها و مخاطبین خودش را نیز بشناسد و یک فرضیه از اکثر شاگردهایش در ذهنش داشته باشد که بتواند با توجه به آن به تولید محتوا و ارائه خدمات بپردازد. دانستن ویژگیهای مخاطب مانند سن و.. بر فعالیت های استاد چه تاثیری خواهد گذاشت و باید بداند مخاطب خودش را چگونه می بیند؟ برای این ایجاد محدودیتها نیازی به برند خیلی بزرگی نیست تنها اصول اولیه و هویت مشخص شود کافیست.
اصول و هویت برند بخش مهمی از برند شخصی استاد است
برای مثال استادی هویتی مشخص برای خودش ایجاد می کند که اکثر مخاطبین و رقیبها و شاگردان در مرحله اول رویارویی با آن چیز به یاد آن استاد میوفتند و بدون داشتن آن در برندش، دیگر برندش همان برند قبلی نباشد و یا آن استاد دیگر همان استاد نباشد.
رقیبان
استادی مشغول آموزش یوگا است و سالهاست در این حرفه فعالیت دارد و حالا به فکر برند سازی شخصیش است، او باید در حرفه ی خودش با کسانی که هم سطح او هستند و برند شخصی خود را ایجاد کردهاند رقابت کند. برای رقابت در حوزه کاری خود باید به دنبال ویژگیهای گشت که باعث می شود شاگرد و مخاطب شما را انتخاب کند و این ویژگی شما را از رقیبها متمایز بسازد. برسی وضعیت دیگر اساتید و رقیبها از جمله کارهایی است که در برند سازی شخصی مهم است. زیرا میتوان با رصد کردن برند شخصی دیگران نتیجههای خوبی را به دست آورد. سوالاتی از قبیل:
- چه ویژگیهای در برند رقیب وجود دارد؟
- روش بهبود سازی برند شخصی چگونه است؟
- آیا موضوعاتی هستند که از قلم افتاده است ولی رقیب به آن توجه می کند؟
- چگونگی صحبت کردن با مخاطب و انتخاب ادبیاتی که استفاده می شود
- انتخاب ها و موضع گیریها
- ارتباط حرفهای و فرمال یا ارتباط صمیمیتر با شاگرد
- پرهیز از جنگ تن به تن به هم حرفه ای های تازه کار
- مراقبت از برند و اسم ساخته شده
- پیگیری مقدار پیشرفت برند که گاه می توان بر اساس تعداد فالورهای توییتر و اینستا سنجید و گاه می توان بر اساس مقدار بازدید پروفایل در سایت هایی که ثبت نام کرده مانند سایت استاد سلام سنجید.
- ایجاد روابط متفاوت با مخاطبین، رقیبها، دوستانی در حوزههای متفاوت، دوست های اجتماعی و..
- ایجاد حلقه وسیع برای شناخت آدمهای فراوان
- کپی نکردن از دیگران
- ایجاد چهره یک پارچه و یک تصویر چند وجهی که از هویت برند ریشه می گیرد
- تلاش نکردن برای ایجاد یک شخصیت بی نقص، هیچ استادی نمی تواند هرگز اشتباه نکند و یا هرروز و هر ساعت مشغول مطالعه و تحقیق باشد
- پرهیز از واکنش لحظهای و احساسی حفظ ادب و محدودیت ها در فضای مجازی
نه تنها بررسی رقیبها و دیگر اساتید هم حوزه به بهبودی برند شخصی کمک میکند؛ بلکه مشورت با اساتید و کسانی که از شما جایگاه بالاتری دارد نیز می تواند بسیار سودمند باشد. زیرا زمانی که استاد به برند شخصی خود می پردازد نمی تواند از شاگردهایش بپرسد که شما چه چیزی را ترجیح می دهید تا من برندم را به آن سمت سوق دهم. پس با شناخت محیط شغلی خود آگاهانه به سمت برندسازی باید رفت و سپس به بررسی رقیبها و الگوها در حوزه های کاری مشابه پرداخت.
هویت برند برای باور پذیر بودنش باید به هویت فردی نزدیک باشد
زمانی که مدیر آموزشگاهی به برند سازی شخصی می پردازد دیگر برند مجموعهاش وی را تعریف نمی کند بلکه آن مجموعه جزویی از زندگی و خاطرات آموزگار خواهد بود و برند شخصی مدیر مجموعه بر برند سازمانش سایه میاندازد.
ظاهر برند
ظاهر برند از اهمیت بالایی برخورد دار است اما به خاطر داشته باشید الویت برند نیست. شرکت اپل بدون لگوی خود همچنان شرکت اپل است پس ایجاد یک برند قوی و منسجم بسیار پر اهمیت تر از لگو است. استاد پیانو ابتدا استاد پیانو بوده است سپس گردنبندی به شکل نت به گردن انداخته و امضا خودش کرده است. پس ظاهر برند در اولویت های پایین تری قرار می گیرد و نباید خیلی درگیرش شد.
چگونگی ارتباط با شاگرد و مخاطب
مهم ترین ارتباطی که با شاگرد صورت می گیرد کلاسی است که با شاگرد برگزار می شود. میتواند به صورت کلاس خصوصی باشد، میتواند به صورت یک لایو اینستاگرامی رایگان باشد، میتواند به صورت تدریس در یک آموزشگاه باشد و ... همهی این راه ها مهم ترین حالت برقراری ارتباط با شاگرد و مخاطب است و فعالیت در صفحههات اجتماعی از جمله ارتباطات موقت بین شاگرد و استاد است. اما برای برقراری اینگونه ارتباط باید نکاتی را نظر گرفت که میتواند در پایداری و یا نابودی برند نقش زیادی را ایجاد کند.
نکات مهم که در برقراری ارتباط باید رعایت کرد
۱. آیا از بسترهای مناسبی استفاده می شود؟
آموزگاری که در نوشتن متنهای با کارکتر بالا توانایی ندارد، نمی تواند در اینستاگرام موفق جلوه کند و فضای توییتر ممکن است برای اون بهتر باشد.
۲. کیفیت حضور من چگونه است؟
اگر در شبکهای نمی تواند حداقل کیفیت را رعایت کند اصلا در آنجا به فعالیت نپردازد.
۳. محتوا برای خود استاد است؟
تولید محتوا به عهده خود استاد است یا گردآورنده محتوا است؟اصلا برای تولید محتوا وقتی گذاشته می شود؟
۴. محتوای تولید شده چیست؟
زمانی که در محتوا تنها به آموزش پرداخته شود فضای ایجاد شده بسیار خشک است و باید در کنار آموزش به بخشهای دیگری نیز پرداخت.
۵ . حرف مخاطب و شاگردان چه مقدار شنیده می شود؟
با شاگردان از طریق لایو، منشن، کامنت چقدر ارتباط دو طرفه برقرار می شود.
۶. آیا ابزاری هست که باید حذف یا اضافه شود؟
این مورد نیز برمی گردد به مقدار کیفیت و فاکتور های دیگر که باعث می شود که حذف یا اضافه برنامه را معین کند.
۷. فعالیت استاد در شبکه مستمر است؟
زمانی که استادی کانال تلگرامی دارد و خودش را در آنجا معرفی می کند باید در آن شبکه نیز فعالیت مستمری داشته باشد و آخرین پست کانالش برای سال 2000 نباشد زیرا ممکن است شاگردی گمان کند فعالیت استاد متوقف شده است.
۸. تمامی پیامها با یکدیگر سازگاری دارد؟
برای مثال استاد نمی تواند در وبلاگ شخصیش خودش را عاشق هنر معرفی کند و در تلگرام بگوید به هنر علاقهای ندارد. اینگونه باعث باور ناپذیری برند و گفتههای خود می شود
۹. سخنان شفاف است؟
صحبت های که مطرح می شود شفاف و به گونه ای باشد که باعث ایجاد سو تفاهم نشود
۱۰. آیا محتوا حساسیت برانگیز است؟
آیا صحبتهای که مطرح می شود باعث برانگیختن حساسیت گروهی خاص می شود.
افشاگری شخصی
در لابهلای تولید محتوا و آموزشها معرفیها و... افشاگری شخصی یکی از بهترین روشهای جلب اعتماد است. "اما در زمان و به گونهای صحیح" زمانی که برند شخصی کاملا جا افتاده و استاد و تواناییهایش شناخته شده هستند می تواند کاملا آگاه به افشاگریهایی از زندگی شخصیاش بپردازد و یا روزمرگیهایش را گاهی در میان بگذارد و این گونه بین استاد و شاگرد ها صمیمیت ایجاد می شود و فضای برقراری ارتباط از حالت تنها آموزش و مطالب خارج می شود. اما باید در این افشاگریها واقعیت و حرفایی که توانایی کنترل بر آن ها وجود دارد مطرح شود زیرا دیر یا زود صحت گفته و کرده ها مشخص خواهد شد . به خاطر داشته باشید در این صحبت ها از عنوان کردن مدرک های خود و توانایی های خود و تیتر زدن پرهیز کرد. در بیوگرافی اینستا نباید نوشت "جناب اقای دکتر ... استادِ فیزیک هستم" و اینگونه لقبهای تعریفی را باید مخاطب ایجاد کند.
حال پس از تلاش برای ساخت برند شخصی، مشخص کردن تخصصی که آن را تدریس می کند و تلاش برای ساخت هویت برند و کنترل راه ارتباطی با شاگرد استاد باید به نکاتی که باعث پایداری برندش می شود توجه و دقت داشته باشد:
و درپایان برند سازی شخصی فعالیتی مکانیکی نیست و برای برند شدن در حوزه خود می توان بعضی از نکات را رعایت کرد زیرا تا پایان حرفه کاری باعث رشد استاد می شود. برند سازی با شهرت و یا تبلیغات گسترده متفاوت است و همانطور که در ابتدای مقاله اشاره شد فعالیتی طولانی مدت و مدوام است که هر معلم می تواند در مراحل متفاوتی از آن قرار بگیرد و یا نیاز باشد بعضی کارها را چندبار تکرار کرد.
برگرفته از پادکستهای استاد محمدرضا شعبانعلی.
اگر شما هم تجربه ای از برندسازی شخصی دارید نقاط قوت و ضعفی که در مسیر به شما کمک کرد یا شما را از ادامه راه باز داشت با ما در میان بگذارید. با اساتید برند استاد سلام آشنا شوید.
- پوریا عطائی00مطلب مفیدی بود، و همچنین مفید برای اساتید محترم. ممنون1400/04/29 12:53